پدرم نتوانست تصمیم درستی بگیرد و راه اشتباه را انتخاب کرد. از دستش عصبانیام، اما گاهی خیلی دلم برایش تنگ میشود. یعنی اینقدر ما را دوست نداشت که به فکر آیندهی ما باشد؟ گاهی حس میکنم تنهای تنها هستم. خیلی میترسم. نمیدانم چهکار کنم. نکند من هم مثل او شوم!
با مطالعهی این کتاب، با درگیریهای درونی کودکانی آشنا میشویم که یکی از والدینشان در زندان است. راهکارهایی هم برای کنار آمدن با این موقعیت ارائه شده است.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران