از اتوبوس پیاده می شود، فلکه ساعت است، هیچکس نیست. پیش رویش خیابان، خالی خالی است. شرجی است، زمین خیس است «پل نادری؟» چیزی جز ردیف چراغها- که انگار انتها ندارد - نمی بیند. بوی آشنا۔ بوی شب کارون را حس می کند. همه چیز ساکت است، اتوموبیلی پرشتاب می گذرد و یک لحظه، خلوت خیابان را آشفته می کند «پل سفید کو؟» طاقهای بلند پل سفید را نمی بیند «نه! همه چی عوض شده!» بقچه را دست به دست می کند و کنار جدول، تو در ازای خیابان راه می افتد. دور می شود، دورتر. حالا، زیر نور جیوه ای چراغهای حاشیه خیابان، مثل یک سایه - انگار - و یا مثل یک الکه سیاه، لرزش نامحسوسی دارد. چند لحظه بعد، جنبش سایه آرام می گیرد . ایستاده است؟ تردید دارد؟ راه را گم کرده است؟ «هووف! - دده، کجائی؟ کجا؟»
دیدار نوشته احمد محمود انتشارات معین
5 / -
-
ناشر :
معین
- قطع : رقعی
- نوع جلد : شومیز
- نوبت چاپ : 12
- تعداد صفحات : 283
- سال چاپ : 1399
- دسته بندی : رمان ایرانی
- شابک : 9789645643278





برچسب ها :
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران