
نازنین من نامههای هایدگر به همسرش الفریده نوشته گرترود هایدگر انتشارات نقش و نگار
5 / -
-
ناشر :
نقش و نگار
- قطع : رقعی
- نوع جلد : شومیز
- نوبت چاپ : 2
- تعداد صفحات : 520
- سال چاپ : 1394
- دسته بندی : رمان خارجی
- شابک : 9789647002318





برچسب ها :
پیشنهاد ما
عناوین پرفروش
گرترود هایدگر، متولد 1955 بزرگترین دختر یورک هایدگر است که او هم به نوبه خود بزرگترین پسر مارتین هایدگر است. خانم گرترود هایدگر با خانواده خود در خانه هایدگرها در فرایبورگ زندگی می کند.
Mein Liebes Seelchen!
... من یک زندگی با ارزش در پیش دارم که در آن می توانم خود را کاملا وقف مشکلات خود کنم و تو هم در کنار من هستی، و وقتی در کنار من هستی، و وقتی از سرزمین دور با سوالات بزرگ خسته از راه می رسم، آرامش به من هدیه می کنی... ... تمام این روابط زندگی طوری هستند که می توانم هر لحظه آنها را دور بریزم بدون اینکه کوچکترین نقصانی در زندگی معنوی خود حس کنم، شکافی آنها را از تاثیر روانی که عشق تو برایم دارد جدا می کند، نه که اینها فقط باید به لحاظ معنوی، هنگام بحران در رابطه با کار شخصی ام، در توانایی داشتن حس همدردی، هنگام تنشهای • موقت و دایمی و گرفتاری، تاثیر بگذارند، نه، بلکه چون تو عزیز، نگاه های کودکانه ات، • بوسه هایت، هشدارهای مادرانهات، و زنانه ترین تمناهایت، تمام روحت، کاملا شاداب در من تاثیر می گذارد، چون تو متعلق به من هستی و من متعلق به تو، چون ما در یک کمال متفاوت آفرینش خداوندی، متعلق به او هستیم، نیاز به یک واقعیت واقعی و شخصی داریم، بودنی آزاد برای خودمان. ...وای انسان قوی تحت مراقبت های توست که برای صعود نیرو می گیرم و می خواهم هر بار از گردشهایم گنجهایی برای تو با خود بیاورم، و درون تو باید سرشارتر و غنی تر شود و مطمئن تر، و ما دو نفر میخواهیم با دستانی شاد و چشمانی خندان، چیزهایی را بین جست وجوگرانی تقسیم کنیم که می خواهند از راه های سردرگم خارج شوند...
Mein Liebes Seelchen!
... من یک زندگی با ارزش در پیش دارم که در آن می توانم خود را کاملا وقف مشکلات خود کنم و تو هم در کنار من هستی، و وقتی در کنار من هستی، و وقتی از سرزمین دور با سوالات بزرگ خسته از راه می رسم، آرامش به من هدیه می کنی... ... تمام این روابط زندگی طوری هستند که می توانم هر لحظه آنها را دور بریزم بدون اینکه کوچکترین نقصانی در زندگی معنوی خود حس کنم، شکافی آنها را از تاثیر روانی که عشق تو برایم دارد جدا می کند، نه که اینها فقط باید به لحاظ معنوی، هنگام بحران در رابطه با کار شخصی ام، در توانایی داشتن حس همدردی، هنگام تنشهای • موقت و دایمی و گرفتاری، تاثیر بگذارند، نه، بلکه چون تو عزیز، نگاه های کودکانه ات، • بوسه هایت، هشدارهای مادرانهات، و زنانه ترین تمناهایت، تمام روحت، کاملا شاداب در من تاثیر می گذارد، چون تو متعلق به من هستی و من متعلق به تو، چون ما در یک کمال متفاوت آفرینش خداوندی، متعلق به او هستیم، نیاز به یک واقعیت واقعی و شخصی داریم، بودنی آزاد برای خودمان. ...وای انسان قوی تحت مراقبت های توست که برای صعود نیرو می گیرم و می خواهم هر بار از گردشهایم گنجهایی برای تو با خود بیاورم، و درون تو باید سرشارتر و غنی تر شود و مطمئن تر، و ما دو نفر میخواهیم با دستانی شاد و چشمانی خندان، چیزهایی را بین جست وجوگرانی تقسیم کنیم که می خواهند از راه های سردرگم خارج شوند...
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران