loader-img
loader-img-2

مگره و دیوار سنگی نوشته ژرژ سیمنون انتشارات هرمس

5 / -
like like
like like
صورتش تماما سرخ و غرق در خون بود ... همین طور ساکت و بی حرکت ایستاده بود و چشمهایش را به همان یک نقطه دوخته بود و انگار منتظر چیزی بود ... آیا او تمام عمرش را منتظر آن چیز نبود؟ یک جو شانس ... حتی آن هم نه ! یکی از آن فرصتهای الله بختکی که بسیار پیش می آید اما غالبا آدم حتی متوجه هم نمی شود.

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "مگره و دیوار سنگی" می نویسد