loader-img
loader-img-2

مروارید (ادبیات امروز،میراث استاین بک 3) نوشته جان اشتاین بک انتشارات افق

5 / -
like like
like like

معرّفی کتاب مروارید:

- سال انتشار کتاب مروارید:

مروارید (به انگلیسی The Pearl) یازدهمین رمان نوشته جان اشتاین بک نویسنده آمریکایی است. این داستان اولین بار در سال 1947 منتشر شد.

 

خلاصه‌ای از داستان مروارید:

مروارید گاهی اوقات یک تمثیل در نظر گرفته می شود.

 یک غواص مروارید به نام کینو را دنبال می‌کند و هدف انسان و همچنین حرص و آز، سرپیچی از هنجارهای اجتماعی و شرارت را بررسی می‌کند. الهام بخش اشتاین بک یک داستان عامیانه مکزیکی از لاپاز، مکزیک بود، که او در بازدید از منطقه از مروارید دار سابق در سال 1940 شنیده بود.

رمان با توصیف زندگی خانوادگی ماهی‌گیر مروارید فقیر، کینو، همسرش جوآنا، و پسر نوزادشان، کویوتیتو، آغاز می‌شود. کینو خواب کویوتیتو را تماشا می‌کند، اما عقربی را می‌بیند که روی طنابی که جعبه آویزان را در جایی که کویوتیتو می‌خوابد، می‌خزد. کینو سعی می کند عقرب را بگیرد، اما کویوتیتو با طناب برخورد می کند و عقرب روی او می افتد. با اینکه کینو عقرب را می‌کشد، کویوتیتو را نیش می زند. خوانا و کینو به همراه همسایگان خود به ملاقات پزشک محلی می‌روند که او از درمان کویوتیتو امتناع می کند زیرا کینو نمی‌تواند هزینه کافی برای حفظ سبک زندگی دکتر حریص را بپردازد و به دلیل اینکه دکتر دیدگاه‌های نژادپرستانه‌ای نسبت به مردم فقیر آمریکایی دارد..

کینو و خوانا کویوتیتو را نزدیک دریا می‌برند، جایی که خوانا از ضماد جلبک دریایی روی شانه کویوتیتو استفاده می‌کند که اکنون متورم شده است. کینو برای صید مروارید راهی می‌شود، به این امید که مرواریدی بیابد که بتواند بفروشد تا به دکتر پول بدهد. او صدف بسیار بزرگی را پیدا می‌کند که مروارید عظیمی از آن بیرون می‌آید و آن را "مروارید جهان" می‌نامد.

این خبر که کینو یک مروارید عظیم پیدا کرده است به سرعت در شهر لاپاز حرکت می‌کند. همسایه‌های کینو به خاطر بخت خوبش نسبت به او احساس حسادت می‌کنند، اما نه کینو و نه خوانا متوجه این احساسی که ایجاد کرده‌اند، نیستند. خوان توماس، برادر کینو، از او می‌پرسد که با پولش چه خواهد کرد، او ادعا می‌کند که کویوتیتو را به مدرسه می‌فرستد و برای خودش یک تفنگ می‌خرد. کشیش محلی، با شنیدن این خبر، به دیدن کینو می‌رود و به کینو می‌گوید که شکرگزاری کند و برای راهنمایی دعا کند. دکتر نیز ویزیت می‌کند، و اگرچه به نظر می‌رسد کویوتیتو در حال بهبودی است، دکتر اصرار دارد که کویوتیتو همچنان با خطر مواجه است و او را درمان می‌کند. کینو به دکتر می‌گوید که وقتی مرواریدش را بفروشد به او پول می‌دهد. و دکتر سعی می‌کند تشخیص دهد که مروارید را در کجا پنهان کرده‌اند. (کینو آن را در گوشه کلبه اش دفن کرده بود.)

در آن شب، دزدی سعی می‌کند به کلبه کینو نفوذ کند، اما کینو او را می‌راند. خوانا به کینو هشدار می‌دهد که مروارید آنها را نابود می‌کند، اما کینو اصرار دارد که مروارید تنها شانس آنها برای زندگی بهتر است و فردا آن را خواهند فروخت.

فردای آن روز کینو می‌رود تا مرواریدش را بفروشد. دلالان از طریق شایعات شهر متوجه می‌شوند که یک مروارید بزرگ پیدا شده است و موافقت کرده‌اند که وانمود کنند که یک مروارید عجیب و بی ارزش است. آنها به کینو هزار پزو برای مروارید پیشنهاد می‌کنند که کینو معتقد است پنجاه هزار پزو می‌ارزد. کینو از فروش به دلالان مروارید خودداری می‌کند و به جای آن تصمیم می‌گیرد به پایتخت برود. در آن شب کینو مورد حمله دزدان بیشتری قرار می‌گیرد و خوانا بار دیگر به او یادآوری می‌کند که مروارید شیطانی است. با این حال، کینو قول می‌دهد که فریب نخواهد خورد.

اواخر همان شب، خوانا سعی می‌کند مروارید را بگیرد و به اقیانوس بیندازد، اما کینو او را پیدا می‌کند و به خاطر این کار او را کتک می‌زند. گروهی از مردان به کینو حمله می‌کنند و مروارید را از دست او می‌گیرند. کینو با چاقوی خود از خود دفاع می‌کند. خوانا از دور تماشا می‌کند و سپس کینو را می‌بیند که در حال لنگیدن به او نزدیک می‌شود. دزدی که کینو گلویش را بریده، در بوته مرده افتاده است. خوانا مروارید را در مسیر پیدا می‌کند و زوج تصمیم می‌گیرند که آنجا را ترک کنند، حتی اگر قتل برای دفاع از خود بوده باشد، آنها امیدی به دادرسی ندارند و فرار میکنند در حالیکه از سرنوشت شومی که منتظرآنهاست بیخبراند...

 

بخش‌هایی از کتاب:

شهر چیزی است مثل یک جانور گروه‌زی. دستگاه اعصاب خود را دارد، و سری و شانه‌ای و پاهایی. شهر چیزی است غیر از شهرهای دیگر. هیچ دو شهری نیست که شبیه هم باشند. از این‌ها گذشته، هیجان‌های شهر از عواطف کلی ساکنان آن است. نحوه‌ی انتشار اخبار در شهر معمایی است که گشودن آن آسان نیست. مثل این است که سرعت انتشار اخبار، بیش از سرعت حرکت کودکانی است که مدام در تقلااند و به چالاکی به هر سو می‌دوند تا تازه‌ها را برای همسالان خود بازگو کنند، یا سریع‌تر از صدای زنانی که از فراز پرچین‌ها با زنان همسایه حرف می‌زنند... پیش از آنکه کینو و جوآنا همراه صیادان دیگر به کوی کپرها برسند، دستگاه اعصاب شهر با این خبر به ضربان افتاده و به ارتعاش آمده بود: کینو بزرگ‌ترین مروارید جهان را پیدا کرده!

خووانا کایوتیتو را روی ردا گذاشت و شالش را رویش انداخت تا سایبانش باشد. طفل حالا دیگر آرام شده بود اما ورم شانه‌اش بالا رفته و گردن تا بناگوشش را گرفته بود و صورتش پف کرده بود و تب داشت. خووانا به آب وارد شد و یک مشت جلبک قهوه‌ای جمع کرد و از آن ضمادی مرطوب ساخت و روی شانه ورم کرده طفل گذاشت. این هم درمانی بود مثل درمان‌های دیگر و چه‌بسا از آنچه دکتر تجویز می‌کرد موثرتر. اما این دوا اعتبار دوای دکتر را نداشت، زیرا ساده بود و مجانی.

 هیچ‌کس دست و دل بازتر از بیچاره‌ای نیست که ناگهان بختیار شده باشد.

از گرسنگی که بگذریم ناخوشی بدترین دشمن بیچارگان است.

زیبایی دلفریب مروارید، در پرتو خفیف شمع می‌درخشید و چشمک می‌زد. عقلش را بود و دلش را برد. می‌درخشید و چشمک می‌زد. مرواریدی دل‌افروز بود، به قدری صاف و با صفا، که آهنگ دل‌انگیزش از آن شنیده می‌شد. آهنگ نوید بود و شادی و ضمان فردا و ایمنی و رفاه. رخشندگی گرم آن نوید دارو علیه بیماری بود و دیواری علیه تجاوز و اجبار تحمل توهین. در را بر گرسنگی می‌بست و کینو به آن نگاه می‌کرد، نگاهی نرم، با سیمایی از تنش آزاد.

مشکل میشه راه درستو پیدا کرد. از وقتی اومدیم تو این دنیا همه‌اش گولمون زدن!

 

معرّفی جان اشتاین بک:

نام جان ارنست اشتاین‌بک بر روی جلد کتاب‌های ترجمه شده وی در ایران به صورت‌های زیر آمده است:
«جان اشتاین بک»، «جان استاین بک»، «جان استین بک»
تلفظ صحیح نام او: staɪnbɛk
تاریخ تولد و تاریخ فوت جان اشتاین بک:
تولد: 27 فوریه 1902 اوایل قرن بیستم، فوت: 20 دسامبر 1968، او نویسنده آمریکایی و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 1962 «به خاطر نوشته‌های واقع‌گرایانه و تخیلی‌اش، ترکیبی از طنز دلسوزانه و اجتماعی مشتاق بود اما...

معرّفی جان اشتاین بک و مشاهده‌ی تمام کتاب‌ها

 

شخصیت‌های رمان مروارید:

کینو:
 یک غواص مروارید سخت کوش و قهرمان رمان است. او یک همسر به نام خوانا و یک پسر به نام کویوتیتو دارد. او از سبک زندگی خود به عنوان یک غواص راضی است و تا زمانی که مروارید را کشف نکند هیچ چیز ارزشمندی ندارد. پس از یافتن مروارید، کینو به تدریج تغییر می کند و تبدیل به یک مرد کاملاً متفاوت می‌شود او تبدیل به شخصی ناراضی می‌شود و همیشه به دنبال چیزهای بیشتر است.

خوانا:
 همسر کینو، یک شخصیت ثانویه است. او یک زن دوست داشتنی است که از شوهر و پسرش مراقبت می‌کند. در طول این تجربه، او به خانواده خود وفادار می‌ماند، اما نیروهای شیطانی را که مروارید ارزشمند جذب می‌کند، درک می‌کند. به عنوان مثال، دو شب پس از پیدا شدن مروارید، او سعی می‌کند آن را به اقیانوس بازگرداند تا آرامش و شادی را به خانواده خود بازگرداند.

کویوتیتو:
پسر شیرخوار خوانا و کینو است. او تنها فرزند آنهاست و پدر و مادرش هر کاری که می توانند برای محافظت از او انجام می‌دهند. علیرغم محبت و تلاش والدینش، چه قبل و چه بعد از پیدا شدن مروارید، آسیب های زیادی به او وارد شده است.

دکتر:
که در رمان اسم او ذکر نشده است، نمادی از ثروت، طمع و استثمار است. او همچنین متولد خارج از کشور، و بومی فرانسه است. قبل از اینکه مروارید پیدا شود، او از شفای کویوتیتو امتناع می کند زیرا خانواده فقیر هستند، اگرچه انجام این کار برای او آسان است. بعد از اینکه کینو مروارید را پیدا کرد، بسیار دوستانه تر از اولین ملاقات با آنها رفتار می کند و حتی وانمود می‌کند که نیش عقرب کویوتیتو را با آمونیاک درمان می‌کند.

خوان توماس:
 برادر کینو، عاقل و وفادار است. او تنها شخصیت دیگری در کتاب است که به دستکاری دلالان مروارید مشکوک است. هنگامی که ویرانی فرا می رسد، خوان توماس برادرش را دور نمی‌زند، بلکه از او از او محافظت می‌کند. او یکی از معدود شخصیت هایی است که به دنبال سودی از مروارید نیست و نشان می‌دهد که برای اهمیت پیوندهای خانوادگی ارزش قائل است.

آپولونیا:
 همسر خوان توماس است که به او در محافظت و پنهان کردن کینو کمک می‌کند.

دلالان مروارید:
مانند دکتر، نماد استثمار مردم بومی هستند.

دزدها و ردیاب ها:
چهره‌های سایه‌ای هستند که از اولین شبی که کینو مروارید را به دست می‌آورد به او حمله می‌کنند. کینو هرگز آنها را تشخیص نمی‌دهد. آنها خانواده را تا آخر داستان مورد آزار و اذیت قرار می‌دهند.

 

درون‌مایه‌ی رمان مروارید:

اشتاین بک نوشت که او داستان مروارید را برای پرداختن به مضامین "طمع انسان، مادی گرایی و ارزش ذاتی یک چیز" خلق کرد.

1.خانواده – یکی از موضوعات اصلی رمان خانواده است. در سرتاسر رمان، طرح به چگونگی زندگی خانواده قبل و بعد از مروارید می پردازد. این موضوع دائماً در کانون طرح قرار دارد و بسیاری از تصمیمات بر اساس آنچه که برای خانواده بهتر است انجام می شود. به عنوان مثال، اولین کاری که کینو می خواهد با پول مروارید انجام دهد این است که به همسرش و کویوتیتو زندگی بهتری بدهد، پول هزینه تحصیل کویوتیتو، لباس بهتر و مراقبت بهتر را بدهد. بعداً، کینو نیز با عدم فروش به قیمت کمتر به فروشنده مروارید، ارادت خود را به خانواده نشان می دهد. او همیشه خانواده اش را در نظر دارد، چه به شادی و چه به تباهی منجر شود. این دلیلی بود که کینو مروارید را به دست آورد و در نهایت دلیلی بود که او آن را دوباره به اقیانوس پرتاب کرد.

2.خیر و شر – یکی از بزرگترین مضامین این رمان، موضوع بین خیر و شر است و از ابتدا تا انتها نمایش داده می شود. کینو در ابتدا زندگی ساده و شادی دارد، اما وقتی مروارید را کشف می کند، معتقد است که خیر از آن حاصل می شود. با این حال، یک حس شر با آن همراه است. پس از آن، کینو و خانواده‌اش برای حفظ خوبی‌هایی که قبلاً از آن برخوردار بودند، در نبردی دائمی با شر بودند.

3.پارادوکس - موضوع پارادوکس از طریق خواسته های کینو نمایش داده می شود. هنگامی که کینو مروارید را کشف می کند، شروع به رویاپردازی می کند که چه چیزی از این ثروت حاصل می شود زیرا طمع سرش را پر می کند، اما در حالی که سعی می کند این نقشه را اجرا کند، ثروت خوب خانواده اش را نیز نابود می کند زیرا او با جوانا بد بدرفتاری می کند . اگرچه کینو آرزوی خیر برای خانواده‌اش دارد، اما یک پارادوکس از واقعیت شیطانی وجود دارد که او نمی‌خواهد. کینو سعی می‌کند از تنش اجتناب‌ناپذیر بین این دو اجتناب کند، اما متوجه می‌شود که نمی‌تواند خوب و بد را از هم جدا کند.

4.پشتکار - موضوع پشتکار توسط شخصیت های بسیاری نشان داده می شود، اما عمدتاً توسط کینو. قبل از اینکه مروارید را پیدا کند، او فردی نجیب و بسیار مصمم بود که به دنبال ثروت برای خانواده خود بود. پس از اینکه آن را پیدا کرد، امیدوار شد  که ثروت را به روش دیگری پیدا کند. از آنجا که کینو معتقد است که این امر باعث نجات خانواده‌اش می‌شود، برای حفظ مروارید استقامت می کند.

 

آنچه دیگران در مورد کتاب مروارید گفته‌اند:

نشریات رمان را به عنوان یک "پیروزی هنری بزرگ" ستایش کردند و بر چگونگی درک اشتاین بک از "اهمیت جهانی زندگی" تاکید کردند. بسیاری هنوز بر این باورند که کار اشتاین بک بازتابی منحصر به فرد در مورد "تجربه انسانی" بود، اما عده دیگری نیز با این نظر مخالف هستند.

این رمان نه تنها برای آموزش ادبیات به دانش آموزان استفاده می شود، بلکه برای بحث در مورد درس های مهم زندگی نیز استفاده می شود. بسیاری بر این باورند که این کتاب ساده‌ترین کتاب در بین کتاب‌های اشتاین‌بک برای آموزش است، زیرا درس‌ها ساده و در عین حال قابل‌توجه هستند، بنابراین، عموماً دانش‌آموزان دوره راهنمایی یا ابتدایی دبیرستان این رمان را مطالعه می‌کنند.
معلمان به دانش‌آموزان خود دستور می‌دهند که برای یادگیری در مورد سادگی و پیچیدگی رمان عمیق‌تر مطالعه کنند، و بر مضامین آن تأکید می‌کنند تا به دانش‌آموزان اجازه دهند فراتر از سواد بیاموزند.

جکسون بنسون می نویسد، مروارید به شدت تحت تأثیر علاقه اشتاین بک به فلسفه کارل یونگ بود.

 

مروارید و موسیقی:

آهنگ فلمینگ و جان " مروارید " بر اساس این داستان ساخته شده است.

کنسرتو آهنگساز آمریکایی اندرو بویسن برای سمفونی ترومبون و باد (2004) از مروارید الهام گرفته شده است.

 

مروارید و سینما:

این کتاب به عنوان یک فیلم مکزیکی به نام لا پرلا (1947) و به عنوان یک فیلم کانادایی Ondu Muttina Kathe (1987) اقتباس شد.

اشتاین بک در سال 1944 شروع به نوشتن داستان به عنوان یک فیلمنامه  کرد او اغلب به مکزیک سفر می کرد، جایی که نسخه فیلم، که با همکاری جک واگنر نوشته شده بود ، در حال فیلمبرداری بود این فیلم همچنین توسط RKO در سال 1947 به عنوان تبلیغ مشترک با کتاب منتشر شد.

در سال 2001، مروارید به صورت آزادانه به عنوان فیلمی به کارگردانی آلفردو زاخاریاس با بازی لوکاس هاس و ریچارد هریس اقتباس شد که در سال 2005 مستقیماً به صورت ویدیویی منتشر شد.

داستان این کتاب در لاپاز، مکزیک اتفاق می افتد. برخلاف بسیاری از آثار دیگر اشتاین بک، این فیلم در کالیفرنیا اتفاق نمی‌افتد.

 

ترجمه‌های فارسی از رمان «مروارید»:

با هشت ترجمه به زبان فارسی موجود است:

  1. «مروارید» با ترجمة سروش حبیبی از نشر فرهنگ معاصر
  2. «مروارید» با ترجمة محمد جعفر محجوب از نشر علمی و فرهنگی
  3. «مروارید» با ترجمة سیروس طاهباز از نشر نگاه
  4. «مروارید» با ترجمة محسن سلیمانی از نشر افق
  5. «مروارید» با ترجمة نفسیه غفاری مقدم از نشر افق
  6. «مروارید» با ترجمة فرزام حبیبی از نشر ناژ
  7. «مروارید» با ترجمة مولود صفری از نشر فروزش
  8. «مروارید» با ترجمة علی پورانفر از نشر دبیر

 

کتاب‌های صوتی و الکترونیکی از مروارید:

- مشخصات کتاب‌های صوتی این اثر:

1.نام کتاب    کتاب صوتی مروارید

  • نویسنده    جان اشتاین بک
  • مترجم    سروش حبیبی
  • گوینده    محمد ژیان
  • ناشر چاپی    انتشارات فرهنگ معاصر
  • ناشر صوتی    واوخوان
  • سال انتشار    1400
  • فرمت کتاب    MP3
  • مدت    3 ساعت و 50 دقیقه
  • زبان    فارسی
  • موضوع کتاب    کتاب صوتی داستان و رمان خارجی

 

- مشخصات کتاب‌های الکترونیکی این اثر:

1.نام کتاب    رمان مروارید (The Pearl)

  • نویسنده    جان اشتاین بک
  • مترجم    مرجان السادات حسینی
  • ناشر چاپی    انتشارات گویش نو
  • سال انتشار    1393
  • فرمت کتاب    EPUB
  • تعداد صفحات    118
  • زبان    فارسی
  • شابک    978-600-6382-49-9
  • موضوع کتاب    کتاب‌های چند زبانه

 

 

تهیه و تنظیم:
واحد محتوا ویستور
عسل ریحانی

 

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "مروارید (ادبیات امروز،میراث استاین بک 3)" می نویسد