معرفی کتاب «درد که کسی را نمیکشد» اثر «جاناتان فرنزن»
کتاب «درد که کسی را نمیکشد | به انگلیسی: Farther Away»، اثر «جاناتان فرنزن | به انگلیسی: Jonathan Franzen» است که نخستین بار در سال «2012» به انتشار رسید. این کتاب درمورد موضوعاتی است که همیشه ذهن نویسنده را به خود مشغول ساخته و تحت تأثیر مقالهها و سخنرانیها نوشته شده است. این کتاب، روایتگر چگونگی شکلگیری ذهنی منحصر به فرد و چالشگر میباشد.
دیگران مهم در ارتباط با این کتاب چه گفتهاند؟
به نقل از Barnes & Noble: اثری قابل توجه و روشنگرانه از یکی از برترین رماننویسان زندهی ما.
به نقل از USA Today: نثری هوشمندانه و نافذ که تقریباً در همه چیز، معنای اجتماعی عمیقتری مییابد.
به نقل از The Christian Science Monitor: مثل بهترین داستانها، این کتاب راهی برای خروج از تنهایی را نشان میدهد.
بخشی از کتاب
جملاتی از کتاب: «یکی از اعصابخردتربن جنبههای فناوری مدرن این است که وقتی محصول جدیدی از راه رسیده و زندگی را به وضوح بدتر کرده و همچنان راههای جدید و متفاوتی پیدا میکند که زهرمار ترش کند، من حداکثر یکی دو سال اجازه دارم لب به شکایت بگشایم و بعدش بلافاصله هواداران باحالی در میآیند که (آق بزرگ، وا بده، زندگی الان همین جوریه).
من مخالف پیشرفتهای فناوری نیستم. به نظرم پیغام صوتی دیجیتال و شماره اندازه که با هم استبداد زنگ تلفن را برانداختند، حقیقتاً دو تا از عالیترین اختراعات اواخر قرن بیستم هستند. و چقدر که من عاشق بلک بریام هستم، چون کمکم میکند جواب ایمیلهای طولانی ناخوشایندم را با چند خط سرسری تلگرافی بدهم و صد البته گیرندهاش باید خیلی هم قدردان باشد، چون بالاخره با انگشتان خودم تایپش کردهام. و هدفون نویز گیرم که میتواند نویز سفیدی با فرکانس تغییریافته پخش کند که حتی صدای مصممترین واقواق تلویزیون همسایه را هم خفه میکند، و کل عوالم اعجابانگیز فناوری دیویدی و صفحه نمایشهای وضوح بالا که تابه حال مرا از رفتن سینماهای گرو کثیف زیادی معاف کرده و ایضاً مواجهه سینما روهای بیادب زیادی که وسط فیلم مدام با هم پچ پچ میکنند و خیلی عظیم پف فیل خورهای دهان باز.
برای من حریم خصوصی به معنی مخفی نگه داشتن زندگی شخصیام از دیگران نیست. بلکه معنیاش خلاص کردن من از مزاحمتهای زندگی شخصی دیگران است. و به همین خاطر، با این که محبوبترین ابزارها برای آنهایی هستند که به درد ارتقای حریم خصوصی میخورند اما نگاهم کم و بیش به هر ابداعی که مرا مجبور به تعادل با خودش نکند، دوستانه است.
اگر انتخاب شما این است که هر روز یک ساعت با پروفایل فیسبوکتان ور بروید، یا این که تفاوتی بین خواندن نسخه کاغذی و کیندل جین آستین نمیبینید، با بازی IV Auto Theft Grand به نظرتان بزرگترین شاهکار تمام عیار از زمان واگنر تا به امروز است، خیلی هم برایتان خوشحالم، مادامی که نظرتان را پیش خودتان نگه دارید. ابدعاتی که با آنها مشکل دارم، آن حرمت شکنیهایی هستند که حرمت شکنیشان تمامی ندارد، زخمهای دیروز که امروز هم کماکان دردناکاند، مثلاً تلویزیون فرودگاه، به نظر میرسد از هر ده نفر مسافر، فقط یکیشان واقعاً دارد تلویزیون تماشا میکند (مگر این که فوتبالی در حال پخش باشد) و نصیب نه نفر دیگر فقط مزاحمت است و بس.»
درباره «جاناتان فرنزن»
یکی از پدیدآورندگان، رماننویسان و نویسندگان آمریکایی، جاناتان فرنزن نام دارد که در 17 آگوست سال 1959 متولّد شده است. او در رشتهی زبان آلمانی در کالج سوارثمور تحصیل کرده و اولین رمانش را در سال 1988 وارد بازار کرد. جاناتان فرنزن جزء پرفروشترین نویسندگان نیویورک تایمز محسوب میشود و جوایز مختلفی از جمله جایزهی گوگنهایم و جایزهی کتاب ملی سال 2001 را دریافت کرده است. او از معدود نویسندگان معاصری است که تصویرش روی جلد مجلهی تایم چاپ شده است.
دیگر آثار «جاناتان فرنزن | به انگلیسی: Jonathan Franzen»
از دیگر آثار جاناتان فرنزن میتوان به کتابهای زیر اشاره کرد:
بیست و هفتمین شهر، جنبش شدید، اصطلاحات، آزادی، حقایق، پیوریتی، جایی در شمال ویلینگتون، در مهمانی هنرمندان بدون نام خانوادگی، قصههایی جدایی، چگونه تنها باشیم، خیابان بزرگ، شکست، پاییز، وقتی بال جدید از عمارت قدیمی جدا شد، دو تا شرکت، همسایههای خوب، موافق، هدف و آرزو، جمهوری بدسلیقه، منطقه ناراحتی، علاقه ریشهدار، جذب کربن، بهترین مقالات آمریکایی 2016، پایان دنیا، پایان پایان زمین، چرا پرندگان مهم هستند و اگر تظاهر را متوقف کنیم چه؟.
بهترین نسخه کتاب «درد که کسی را نمیکشد»
انتشارات اطراف با ترجمهی ناصر فرزینفر کتاب درد که کسی را نمیکشد را به چاپ رسانده است.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران