loader-img
loader-img-2

دانشکده های من(رقعی)جامی نوشته ماکسیم گورکی انتشارات جامی

5 / -
like like
like like

معرّفی کتاب " دانشکده های من  " اثر « ماکسیم گورکی»

 

کتاب دانشکده های من (My Universities) اثری است از ماکسیم گورکی (Maxim Gorky) که نویسنده در آن دوران جوانی خود را به نگارش در آورده است. ماکسیم در این کتاب که آن را در سال 1916 یعنی دقیقاً یک سال قبل از انقلاب روسیه نوشته، سعی می کند تا بر اساس تجربه ها و سفرهایی که به نقاط مختلف روسیه داشته مخاطب را با افکار و شرایط  بد جامعه آن زمان روسیه تزاری آشنا کند.   
داستان این کتاب از جایی شروع می شود که روزی دوست صمیمی و مهربان ماکسیم او را به رفتن و تحصیل در دانشگاه ترغیب میکند و ماکسیم نیز با توجه به علاقه خود مبنی بر تحصیل به صورت رسمی و سیستماتیک این پیشنهاد را قبول میکند  که برای ادامه تحصیل به منطقه ای  به نام قازان سفر کند.اما اوضاع و شرایط در قازان بر وفق مراد او نبود و متوجه شد که زندگی و تحصیل در این شهر چقدر سخت و نا امید کننده است و در نهایت از رفتن به دانشگاه تحصیل در قازان منصرف می شود. او با مشاهدات خود در قازان و سفر به مناطق دیگر روسیه که به صورت پادشاهی اداره می شد سعی میکند تمام سختی ها ،مشکلات و نا عدالتی هایی را که مردم روسیه با آن دست به گریبان هستند به تصویر بکشد.  

 

بخشی از کتاب

در قسمتی از کتاب چنین آمده است: 
" این داستان دور از حقیقت و مفصل و نامطبوع از کار درآمد. لازم است درباره این حکایت بگویم که در آن حقیقت تمام و کمال موجود نیست. واقعیت‌های آن حقانی است اما گویی آن را من تعریف نکرده‌ام و حکایت در حول‌وحوش من نیست. اگر بهای ادبی داستان را به یک‌سو نهیم، در آن موضوعی هست که خوشایند طبع من است: از حد خود جسته و گذشته‌ام. طپانچه‌ای که 4 تیر داشت از بازار خریده و به‌قصد خودکشی قلبم را نشانه گرفتم، اما تیر فقط ریه‌ام را سوراخ کرد و پس از یک ماه درحالی‌که خود را بسیار احمق و شرمنده حس می‌کردم دوباره در دکان خبازی شروع به کار نموده ام. اما طولی نکشید، در اواخر ماه مارس که شبی دیروقت از محل پخت نان بیرون آمده وارد محل فروش نان شدم. در محل زن پاچالدان خاخول را دیدم در کنار پنجره روی صندلی نشسته. متفکرانه سیگار می‌کشید و با دقت دود آن را تماشا می‌کرد. چون مرا دید بدون سلام و علیکی پرسید: دیگر کاری نداری؟ -20 دقیقه است که کارم تمام شده.بنشینید باهم صحبت کنیم.او مانند همیشه خود را در میان کت شکاری که از ریس دوخته‌شده بود محکم پیچانده و آن را تا زیر گلو تکمه کرده بود. ریش خاکستری‌اش روی سینه فراخش گسترده بود و روی پیشانی‌اش که آثار عناد و لجاج در آن دیده‌ می‌شد یک مشت موی کوتاه خشن و قیچی شده مانند خار راست ایستاده بود. در پای او کفش سنگینی که متعلق به موژیک‌ها بود به چشم می‌خورد و از آن بوی شدید روغن چرم به مشام می‌رسید. او با صدای پست و ملایمی گفت:بسیار خوب. شما حاضر نیستید نزد من بیایید و کار کنید؟ من در دهکده کراسنو ویدوو که از اینجا 45 کیلومتر فاصله دارد در کنار ولگا دکان دارم شما در دکان به من کمک خواهید کرد و این یاری زیاد وقت شما را تلف نخواهد نمود. من کتاب‌های خوبی دارم. به شما خواهم داد تا مطالعه کنید. راضی هستید؟ آری. روز جمعه ساعت 6 صبح به بندر کوزباتف بیایید. در آنجا سراغ ناوی را که از کراسنو ویدوو آمده بگیرید. صاحبش واسیلی بانکف نام دارد. خود من نیز آنجا خواهم بود. شما را ملاقات خواهم کرد شب بخیر تا دیدار دوباره..."

درباره «ماکسیم گورکی»

آلکسی ماکسیموویچ پشکوف که خیلی از علاقه مندان به کتاب و مطالعه او را با نام ماکسیم گورکی (Maxim Gorky) می شناسند، در 28 مارس 1868 در شهری به نام نیژنی نوگورود (شهر گورکی کنونی) در خانواده ای فقیر چشم به جهان گشود. او از همان کودکی و با از دست دادن والدین خود و زندگی در کنار مادر بزرگ سختی های زیادی را متحمل شد و بعد از گذشت مدتی و ترک مادر بزرگ برای گذران زندگی خود به کارهای مختلفی از جمله کارگری روی آورد. 
گورکی در سال 1887 دست به خودکشی زد که البته این اقدام نا موفق بود. بعد از این اتفاق بود که او به مدت چندین سال شروع به گشت و گذار و سفر در امپراتوری تزار روسیه کرد و تجربه های بسیار زیادی را به دست آورد که بعد ها  استفاده از همین تجارب عاملی برای موفقیت وی در عرصه ی نویسندگی شد. نقطه عطف و شروع او در نویسندگی با نوشتن کتابی با نام "مقالات و داستان ها" در سال 1898 که اتفاقا نخستین کتاب او نیز بود آغاز شد. ماکسیم که از بنیانگذاران سبک رِیالیسم سوسیالیستی به شمار می رود  و در طول زنگی خود با نویسندگان بزرگی مانند تولستوی و آنتوان چخوف در ارتباط بوده توانسته پنج بار نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات شود.
این نویسنده که به دلیل فعالیت های سیاسی و مخالفت هایش با حکومت بیشتر عمرش را در تبعید به سر برد با دعوت استالین به روسیه بازگشت و در سال 1936  چشم از جهان فرو بست.

 

از دیگر آثار " ماکسیم گورکی (Maxim Gorky)  "

•    بیست و شش مرد و یک دختر(1899)؛
•    طوفان(1901)؛
•    در اعماق(1902)؛
•    کودکان خورشید(1905)؛
•    مادر(1906)؛
•    دوران کودکی(1913-1914)؛
•    ارباب(1913)؛
•    زندانبان(1923).

 

نسخه های متعدد از کتاب " دانشکده های من "

•    انتشارات جامی،ترجمه ی  کاظم انصاری؛
•    انتشارات نگاه، ترجمه ی  علی اصغر هلالیان؛
•    انتشارت امیر کبیر، ترجمه ی کاظم انصاری.

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "دانشکده های من(رقعی)جامی" می نویسد