معّرفی کتاب «ولادت» اثر «سعید تشکری»
کتاب «ولادت» اثر «سعید تشکری» رمانی تاریخی- مذهبی از سعید تشکری نویسنده صاحب سبک ایرانی خراسانی است. این اثر در خلال داستانی که روایت میکند به هجرت امام هشتم شیعیان (ع) و حضرت معصومه (س) از مدینه به ایران و موضوع ولایتعهدی امام رضا (ع) میپردازد. زندگی دو شبان خراسانی که یکی کاتب و دیگری صحاف است روایت میشود که فرزند خواندههای خود را که در ویرانههای شوش دانیال پس از دیدار با مولای خود امام موسی کاظم (ع) در پی کشتاری که عباسیان برای تاراج پارسیان انجام دادهاند مییابند و آنها را از بدو طفولیت در وصیتی مکتوب به نام هم میخوانند. پس از سالها آن دو فرزند با عنوان لیلا و هاتف اکنون پس از سالها و مرگ این کاتب و صحاف با هم ازدواج کنند اما پرسش ساده آنها از خود این است: ما که هستیم؟ و چرا فرزند مولای پدرانشان ولیعهد تازه عباسیان است؟ لیلا و هاتف برای یافتن پاسخ خود و ازدواج با یکدیگر به مدینه میروند تا حقیقت امام هشتم شیعیان را بیابند و زندگی خود را آغاز کنند. رسیدن آنان به مدینه مصادف است با هجرت اجباری حضرت امام رضا (ع) به مرو. اکنون هاتف و لیلا یکی در پی امام هشتم به سفر میرود و یکی با حضرت معصومه همراه میشود.
دیگران مهم دربارهی این کتاب چه گفته اند؟
به نقل از خبرگزاری مهر: تشکری در این رمان با ساختاری تلفیق میان سبک روایی نمایشنامه و رمان و با فصلبندیهای کوتاه و استفاده از زبان روایی تاریخی دست به خلق رمانی زده است که همانند نخستین مجلد از آن مخاطبان زیادی را از طیفهای گوناگون به سوی خود جلب خواهد کرد.
به نقل از منتقدان: نثر شاعرانه تشکری در این رمان به اوج پختگی خود میرسد. مخاطب او با وجود آشنایی با وی و شیوه نگارشش؛ میتواند به نسخهای تازه و بهینه شده از این شیوه روایت دست پیدا کند، که تشکری آن را برای روایت داستانی از این روزهای پیرامون خود و نه کوچه پس کوچه تاریخ انتخاب کرده است.
بخشی از کتاب
بخشی از کتاب میخوانید:
در جلودی چون امیران در راه مدینه میتاخت.
کنارش زن برادرش جمیله بود. جلودی چون خرمای رطب از وجود او میخورد.
جمیله چون زنی هرزهگرد برایش خوشرقصی میکرد. مرگِ جعدان، خیال هر دو را راحت کرده بود.
اما هر کدام در درون خود کار و باری داشتند. جلودی میخواست آغازِ ستیز با علی بن موسی، با خوشکامی همراه باشد. وجود جمیله راه را سبک کرد. از سناباد تا قم. از قم تا مدینه. راهی طولانی بود. که اکنون طی میشد. جمیله چنان کنار سوار بر اسب جا خوش گرفته بود، که گویی چون دختری تازه سال به حجله رفته است. سیرکامی با او نبود. عیشِ مداوم را میخواست. برای مردی چون جلودی، این خوی زنان، حَظِ کامل بود. راه را نگاه که میکرد، همه جا غبار بود. قافلههایی که به سوی مدینه و مکه روان بودند. با اینکه فرمان بسته بودن راه اعلام شده بود، برایشان هیچ بود. گویی نه کسی جلودی را دیده و نه کسی فرمان او را شنیده است. سواران پشت سر جلودی و جمیله، خسته و مانده، گاهی به تاخت و گاه به یورتمه میتاختند. جمیله گفت:
- چه در سر داری جلودی؟
- آنچه که مرا از سرداری خلیفهیِ به خاک رفته، هارون، به سرداری خلیفهیِ تازه به تخت نشسته، مأمون برساند.
- باز هم سرداری؟
- آری. سرداران خلفایِ در گذشته، چون آنها در یادها میمیرند، فراموش میشوند. عادت به فراموش کردن آنچه آنها دوست دارند را، ندارم.
- مثل من؟
جمیله خندید. کرشمهای و نشمهای! دندانهای سفید او به صورتش زیبایی صد چندان داد.
- اما من یادم رفته بود که تو هستی. عاشقی که با پا، پیش میکشد و بعد میرود دنبال کار و بار خودش! چنین کسی عاشق نیست. کاسب است!
دربارهی «سعید تشکری»
سعید تشکری، نویسنده، کارگردان و رماننویس ایرانی، متولد سال 1342 است. او فارغالتحصیل ادبیات نمایشی است و فعالیتهای بسیاری هم در همین زمینه دارد از جمله: عضویت در کانون ملی منتقدان تئاتر، عضویت بینالمللی کانون جهانی تئاتر، تدریس ادبیات نمایشی و داستان نویسی و رماننویس و همچنین چاپ مقالات در مطبوعات در حوزه ادبیات و هنر. سعید تشکری همچنین به ساخت فیلم و نگارش سریالهای تلویزیونی، نگارش نمایشنامههای رادیویی در اداره کل نمایش رادیو از فعالیتهای دیگر او در زمینه ادبیات و تئاتر و سینما مشغول است. از میان کتابهای او میتوان به سینما مایاک، هرایی، سبز - آبی، آرتیست، اوسنه گوهرشاد، پاریس پاریس، ما سه تن بودیم، چنانکه! و رژیسور اشاره کرد.
دیگر آثار «سعید تشکری»
از جمله آثار این نویسنده میتوان به عناوین زیر اشاره کرد:
باز باران
پاریس پاریس
مفتون و فیروزه
پاکان و الماس
آبیها
موقف
اوسنه گوهرشاد
دورتاب؛ مجموعه هشت داستان رضوی
سیمیا
آرتیست
سینما مایاک
پریزاد
شاه بهار
دالک
دورگه
و ......
کتاب "ولادت" برندهی چه جوایزی شده است؟
تجلیل از سعید تشکری در کافه فرهنگ مشهد
نسخه های متعدّد از کتاب "ولادت"
کتاب «ولادت» نوشتهی «سعید تشکری» تنها توسط انتشارات نیستان در سال 1393 به چاپ دوم رسیده است.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران