معّرفی کتاب «کتاب سخنگو کیمیا خاتون» اثر «سعیده قدس»
کتاب «کتاب سخنگو کیمیا خاتون» اثر «سعیده قدس» به زندگی پر از هیجان و تلاطم دخترخواندهی مولانا جلالالدین بلخی می پردازد. همچنین از دید دیگر زندگی و گذران امورات عارفان را همچون (شمس و مولانا ) بررسی و مخاطب را با آن آشنا می سازد. آثار مولانا همیشه مورد توجه علاقهمندان به شعر و ادب فارسی قرار گرفته و نویسندگان زیادی به دنبال زندگینامهی و سیر تحولات درونی او بوده اند. هنر نویسنده این کتاب بازگو کردن زندگی عارفان از دریچه جالب و تازه ای می باشد . قصه ای عاشقانه –عارفانه از هجرت و دوری تا وصال که مخاطب را مجذوب و وابسته ی خود می کند.
دیگران مهم دربارهی این کتاب چه گفته اند؟
به گفته ی سعیده قدس نویسنده این کتاب: نوشتن این کتاب یک حادثه بود؛ در اثنای تحقیق ضمن این که دنبال چیز دیگری بودم، ناگهان مساله دیگری ذهن من را به خود متوجه کرد و آن زندگی یک بانوی ایرانی بود. من متوجه شدم به بخش دیگری از زندگی شمس و مولانا علاقهمند شده بودم و آن هم زندگی کیمیا خاتون بود، او من را صدا میکرد و ناچار بودم که دنبال این صدا بروم. این بود که به تحقیق درباره زندگی این بانو که نقش مهمی در زندگی شمس و مولانا داشته پرداختم. کیمیا خاتون من رویکرد فمینیستی ندارد. از داستان شمس و مولانا بهره تاریخی بردهام و قصدم تحلیل زندگی شمس یا مولانا نبوده، بلکه به عشقی که در آن خانه و در آن زمان بوده، پرداختهام.
بخشی از کتاب
در بخشی از کتاب میخوانید:
حال و روزش زار بود و آرزوی مرگ میکرد و فرزند شیرخواره را به دایه و دختر جوانش سپرده بود. فقط گریه میکرد و سؤالش از درگاه خداوند این بود که کدام ناشیگری سبب نزول چنین بلایی در کاشانه اش شده است. او که با خوب و بد و کم و زیاد آن خانه ساخته بود. او که شوهرش را پس از خدا میپرستید. او که جز آبرو چیزی از خدا نخواسته بود. پس این چه غوغایی است؟ چه فضاحتی است؟ چرا کوس رسوائی خاندانشان را بر سر بازار میزنند؟ چرا شایعه جنون ناگهانی شوهرش برای مردم از وحی منزل هم باور کردنی تر شده است؟ چرا شوهرش او را از دیگران مستثنی نکرده است و به خلوت راه نداده است؟ حتی حالش را هم خوب جویا نشده است؟ کاش میمرد. کاش همان روز مرده بود که میرفت از شدت درد زایمان همه اجزایش از هم بگسلد. همان روز که همه تنش دهانی شده بود و فریاد میکشید، اما حق درد ادا نمیشد. چه قدر آن درد در برابر این درد ناچیز بود. به راستی کاش همان روز مرده بود و چنین روزی را نمیدید. او و شیخ باهم شش فرزند داشتند که میبایست به سامان میرسیدند. حالا او با دو کودک شیر به شیر و خیلی از زنان پیر درمانده که چشم به دست او دوخته بودند، در آن بی کسی و بی آبرویی، با سرپرستی غافل که میگفتند مجنون شده است، توی آن شهر خراب چه باید میکرد؟ کاش هرگز دوباره ازدواج نکرده بود.
دربارهی «سعیده قدس»
سعیده قدس (متولد 1330 ، تهران) نویسنده، کارآفرین و نیکوکار ایرانی است که مؤسسه خیریه محک را تأسیس کردهاست.او از کودکی علاقه خاصی به نویسندگی داشت و بیشتر اوقات فراغت خود را به نویسندگی میپرداخت. میتوان گفت که این علاقه مهمترین چیزی است که از دوران کودکی خود به ارث بردهاست؛ به گونه ای که همین حالا هم کتابهای مختلفی را منتشر کرده، و از معروفترین آنها میتوان به کتاب «کیمیا خاتون» اشاره کرد، که مورد توجه مخاطبان زیادی قرار گرفتهاست. وی در دانشگاه تهران در رشته کارشناسی جغرافیا با گرایش سیاسی قبول شد و پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه، در اداره دخانیات به عنوان کارشناس برنامه و بودجه شروع به فعالیت میکند. در این زمان در آزمون کارشناسی ارشد قبول شده و در رشته جامعهشناسی شهری از سازمان برنامه و بودجه ادامه تحصیل میدهد. پس از گذشت چند سال در وزارت صنایع و معادن به عنوان کارشناس روابط بینالملل مشغول به کار میشود. رمان «کیمیا خاتون» اولینبار در سال 1383 منتشر شد، و 12 ماه در صدر کتابهای پرفروش کشور قرار گرفت. بعد از آن به فاصلهی کمی، به زبان ترکی برگردانده شد و در کشور ترکیه هم در فهرست آثار پرفروش جای گرفت.
دیگر آثار «سعیده قدس»:
از جمله آثار این نویسنده میتوان به عنوان زیر اشاره کرد:
کارآفرینی اجتماعی
کتاب " کتاب سخنگو کیمیا خاتون" برندهی چه جوایزی شده است؟
این اثر پس از کسب جایزهی کتاب سال پروین اعتصامی در سال 2005، در سال 2011 به زبان انگلیسی ترجمه شد.
نسخه های متعدّد از کتاب " کتاب سخنگو کیمیا خاتون"
کتاب « کتاب سخنگو کیمیا خاتون» نوشتهی « سعیده قدس» توسط انتشارات آوانامه،چشمه در سال 1395 بصورت کتاب صوتی تولید گشته است.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران