معّرفی کتاب «من مینا را کشتم» اثر «رضا باباخانلو»
کتاب «من مینا را کشتم» اثر «رضا باباخانلو» که نخستین بار در سال 1398 به چاپ رسیده است، توأمان در دو زمان گذشته و حال در گذر است. گاهی داستان به گذشته می رود و قصّهی چند جوان دانشگاهی را روایت می کند که دلبسته یکدیگرند و گاه به زمان حال سفر میکند و ماجرای قتلی را واکاوی میکند که ریشه در گذشته دارد و در نهایت در نقطه تلاقی این دو سیر زمانی پرده از معمای پیچیدهی داستان برمیدارد. شخصیت های داستان شیفتهی فیلم "هامون مهرجویی" هستند و به همین دلیل بارها در پارامترهای داستان به سکانس هایی از آن اشاره می شود.
دیگران مهم دربارهی این کتاب چه گفته اند؟
یه نقل از خبرگزاری مهر:
«بنمایه اصلی و بهانه نگارش رمان «من مینا را کشتم» همانمساله قربانیکردن اسماعیل توسط حضرت ابراهیم (ع) است که دغدغه فکری فیلسوفی مثل سورن کییر کگور و فیلمسازی مثل داریوش مهرجویی بوده است. باباخانلو هم با رمان خود، بهنوعی به فیلم «هامون» مهرجویی ادای دین کرده است.»
به نقل از خبرگزاری ایرنا:
« ترکیب شدن عشق گذرا و پایدار در این رمان به گونهای است که مخاطب میتواند در گذشته و حال به شکل قابل توجهی درگیر داستان شود. وجود احساس کینه، عشق و نفرت که به همراه قتل ترکیب میشود باعث پدیدار شدن یک مجموعه از احساسهای گوناگون شده که خواننده را درگیر خود مینماید».
بخشی از کتاب
در توضیحات پشت جلد آمده است:
«عاشقیکردن، شبهایش سخت است. روز که می شود، منطق حاکم مطلق است. همهچیز را تجزیه و تحلیل میکنی و به بهترین نتیجهی ممکن میرسی. ولی با ورود به آستانهی شب، منطق کنار میرود و فقط با او بودن را میخواهی. نمی خواهی؛ بلکه تمنا میکنی.
ورود آدمها به زندگی ما، از دو منظر قابل تأمل است. اول اینکه چه آدمی وارد زندگیات میشود و دوم این که چه زمانی وارد زندگیات میشود. از نظر من مورد دوم اهمیت بیشتری دارد. لحظههایی در زندگی وجود دارد که حفرهای در قلبت ایجاد میشود. حیاتیترین کار برای رویارویی با آن، پرکردن حفره است. چگونه و با چه، در آن زمان اهمیتی ندارد. یادم میآید یکبار دندان پُرکردهام خالی شد. آدامسی را جویدم و وقتی شیرینیاش رفت، داخل حفره کردم. حداقل تا صبح آرامم کرد.
شقایق در بهترین زمان ممکن وارد زندگی من شد. اگر میخواستم زندگیام را خودم با قلم خودم روی کاغذ بیاورم، هیچگاه نمیتوانستم نقش به این مهمی را در این برههی زمانی به شقایق بدهم.»
دربارهی «رضا باباخانلو»
رضا باباخانلو متولد سال 1358 در تهران است، او فارغالتحصیل در رشتهی مهندسی صنایع است. وی از کودکی به رشتههای هنری از قبیل طراحی، نقاشی و موسیقی علاقهمند بوده و بهصورت تجربی در آنها مشغول فعالیت است.
او مدیریت روابط عمومی، بازاریابی و فروش و تأمین محتوای انتشارات آوند دانش را بر عهده دارد. باباخانلو ترجمه و ویراستاری برخی کتابها را نیز در کارنامه دارد و در زمینهی کتابهای رنگآمیزی، 5 کتاب در این زمینه گردآوری و تألیف کرده که از پرفروشترین کتابهای این حوزه است.
دیگر آثار «رضا باباخانلو»
از جمله آثار این نویسنده میتوان به عناوین زیر اشاره کرد:
"خیام در رنگ و نقش"
"آشپزی ایرانی"
"13 خاطره شیرین از سربازی"
"درگیری هفتاد درصدی"
"کتاب آکوردهای گیتار"
نسخه های متعدّد از کتاب "من مینا را کشتم"
کتاب «من مینا را کشتم» نوشتهی «رضا باباخانلو» توسط انتشارات آوند دانش در سال 1398 به چاپ یکم رسیده است.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران