loader-img
loader-img-2

نان غربت نوشته هانری ترویا انتشارات کتابسرای میردشتی

5 / -
like like
like like

معرفی کتاب «نان غربت» اثر «هانری ترویا»

کتاب «نان غربت | به انگلیسی: Le pain de l’etranger»، اثر «هانری ترویا | به انگلیسی: Henri Troyat» است که نخستین بار در سال «1982» به انتشار رسید. در این کتاب شخصیت‌ها، بسیار ساده توصیف شده‌اند و به راحتی می‌توانند بر روی خواننده، تأثیر بگذارند.

 

دیگران مهم در ارتباط با این کتاب چه گفته‌اند؟

به نقل از انتشارات فلاماریون: این رمان کوتاه، ساده و بی‌رحم یک رمان بزرگ است، با چارچوب افسونگرش و خوشبختی آرام شخصیت‌ها، زمانی طولانی تراژدی را که در حال باروری است، پنهان می‌کند و فراتر از قصه، تمامی مشکل، بیان احساسات پدر بودن است، درست یا غلط (حقیقت و درستی کجاست؟) که هانری ترویا شکوهمندانه آن را با پیامدهای بسیار جنون‌آمیز بیان می‌کند.

 

بخشی از کتاب

در بخشی از کتاب می‌خوانید: «روزی درخواهی یافت که تا چه اندازه نان غربت تلخ است و چه قدر بالا رفتن و پایین آمدن از نردبان دیگری مشکل. وقتی هرس‌کار نردبانش را به درخت زیزفون تکیه داد، پیر از اتاق کارش بیرون آمد و به طرف پلکان ورودی خانه رفت. هرس‌‌کار یک اره‌برقی دستش بود. جوان بود و کت چرم به تن داشت و با سه حرکت به نوک درخت رسید. میگل با سری افتاده و نگاهی سرزنشگر، حرکاتش را دنبال می‌کرد. او به عنوان باغبان و نگهبان خانه نمی‌توانست درک کند که چگونه اربابش برای کاری که او به راحتی از پسش برمی‌آمد به یک شرکت حرفه‌ای که کارش هرس کردن بود، رجوع کرده باشد. به علاوه، به نظرش براندازی چنین درخت زیبایی یک جنایت بود و امروز صبح دوباره این موضوع را به اربابش گوشزد کرده بود. اما به نظر ماریا، حق با ارباب بود. به خصوص که اول خانم خانه بود که می‌خواست هرچه زودتر این درخت را براندازد.
اولین شاخه‌ی از پهلو بریده شده با ترق و تروق به زمین افتاد و مابقی شاخه‌ها نیز به دنبالش به خاک افتادند. هرس‌کار، با سیگاری بر گوشه‌ی لب، سریع کار می‌کرد. غباری طلایی او را در بر گرفته بود و دایم پلک می‌زد. شاخه‌ها یکی‌یکی در حین افتادن عمق آسمان یکدست خاکستری را تجربه می‌کردند. بارانی ریز و سرد و تازه، صورت پیر را خیس می‌کرد و از تندبادی خشن مچ پاهایش یخ بسته بود. می‌بایست یک ساعت پیش برای کار به پاریس می‌رفت اما دایم این پا و آن پا می‌کرد. در هر صورت به زودی براندازی درخت زیزفون تمام می‌شد. همین حالا هم ناقص‌العضو شده بود، بی‌سر و شاخ و برگ. چیزی جز یک ستون مسخره با پوستی مجروح از جراحات بیضی‌شکل و سفیدگون نبود. دستیار هرس‌کار، شاخه‌ها را کنار زده، خرد و دسته می‌کرد.»

 

درباره «هانری ترویا»

یکی از سرشناس‌ترین رمان‌نویسان، مورخان و نویسندگان معاصر فرانسه، هانری ترویا نام دارد که متولّد 1 نوامبر سال 1911 در مسکو می‌باشد. او جوایز مختلفی هم‌چون جایزه‌ی رمان پاپیولیست سال 1935، جایزه‌ی ماکس بارتوم در سال 1938 و جایزه‌ی معروف گنکور سال 1938 را از آن خود کرد و در سال 1959 به عضویت آکادمی فرانسه درآمد. وی سرانجام در 2 مارس 2007 درگذشت.

 

دیگر آثار «هانری ترویا | به انگلیسی: Henri Troyat»

روزهای مصنوعی، عنکبوت، راز عشق، چخوف، تولستوی، کاترین کبیر، شقایق و برف، شب مار سفید، روزهای خاکستری، تصویری در آینه، ایوان مخوف، آوای غربت دل، پرستار فرانسوی، نان غربت، سر به روی شانه‌ها، آلیوشا، خانم حوا، داستایفسکی، پسر ساتراپ، بوریس پاسترناک، انوره دو بالزاک، گوستاو فلوبر و الکساندر دوما از دیگر آثار هانری ترویا هستند.

 

بهترین نسخه کتاب «نان غربت»

انتشارات قطره و کتابسرای میردشتی با ترجمه‌ی علی داد زاویه کتاب نان غربت اثر هانری ترویا را منتشر کرده‌اند.

 

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "نان غربت" می نویسد