معرّفی کتاب "سروته یه کرباس" اثر «محمّدعلی جمالزاده»
کتاب «سروته یه کرباس» اثر «محمّدعلی جمالزاده» در سال «1334» با موضوع زندگینامهی خودنوشت محمّدعلی جمالزاده نوشته شده است. این کتاب دارای دو بخش است: بخش اوّل شامل خاطرات کودکی و نوجوانی جمالزاده میشود و بخش دوّم خاطراتی است که دوست جمالزاده، از دیدار با یک شیخ تعریف میکند. بیشتر وقایع این کتاب، در اصفهان، یعنی زادگاه محمّدعلی جمالزاده میگذرد. با توجّه به همین نکته، او این کتاب را اصفهاننامه نیز نامیده است.
دیگران مهم در ارتباط با این کتاب چه گفتهاند؟
در مقام نقد این کتاب نکات مهّم و قابل توجّهی بیان شده است که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت. کتاب، نثری روان دارد و در نوشتن جملات آن، از اصطلاحات و کلمات عامیانه و مردمی بهره گرفته شده است. طنزهایی که در متن نوشتار به کار رفته، بسیار بهجا است و خواننده را به متن جذب میکند. دغدغهمندی خاصی در آثار جمالزاده دیده میشود و او سعی میکند به طور غیرمستقیم و در زیرمتن، به تحوّلات ایران و مسائل اجتماعی و فرهنگی اشاره کند. یکی از ایرادات این اثر، عدم انسجام داستان هاست؛ بهطوری که انقطاع میان داستان کودکی جمالزاده در اصفهان و داستان روایت دوست وی در دیدار با شیخ، به طور واضح محسوس است.
به نقل از محمود دولت آبادی راجع به محمّدعلی جمالزاده: نماد تلفیق فرهنگ ایرانی و فرنگی بود. او شخصیّت قابلمطالعهای برای ما ایرانیها و حتّی برای اروپاییها باید باشد. او سمبل و نماد تلفیق آداب، عادت و فرهنگ ایرانی و فرنگی است. جمالزاده نشانی از وحدت در عین دوگانگی است چراکه در دو سرزمین متفاوت و دور از هم پرورشیافته بود؛ اما با سفر به سوئیس هرگز ریشههای او در سرزمین مادریاش قطع نشد
به نقل از ایرج افشار راجع به محمّدعلی جمالزاده: سالهاست که از ایران دور بود اما خانهاش آراسته به قالی و قلمکار و قلمدان و ترمه و تافته و مسینه و برنجینههای کرمان و اصفهان و یزد بود. نشست و خاستش در سراسر عمر با هموطنانش بود.
بخشی از کتاب
در بخشی از کتاب میخوانید: «مکتب جدید در یکی از بالاخانههای مسجد علی قلی آقا واقع، و مکتبدارمان موسوم بود به ملّاطاهر. برادرش، ملّاباقر نام هم، در طرف دیگر همان مسجد مکتب دیگری داشت و مابین معلم و متعلّم این دو مکتب، رقابتی چنان سخت در میان بود که دشمنی بین پیروان علی و پیروان عمر در نزد آن، صفای محض به نظر میآمد.
ملّاطاهر اصرار داشت به شاگردانی که هنوز از پیج و خم "صد تا کف دستی و کف پایی بخورم تا بشناسم" نگذشته بودند، عربی درس بدهد، و منِ مادرمرده هم از این نعمت اجباری بینصیب نماندم. ضرب و یضرب برای من شکوهی نداشت، و در همان ابتدای کار، بخت ناسازگار چنان خواست که هو الضارب عن المضروب را عملاً صرف نمایم.
توضیح آنکه یکی از اقواممان شبی به رسم تفریح برایم حکایت نمود که روزی ملّاطاهر به برادرش ملّاباقر گفته بوده است که «باقر» از بقر مشتق است و بقر در زبان عربی به معنای گاو است. ملاباقر هم در دم جواب میدهد که به فتوای شرع، فضلهی گاو هم «طاهر» است.»
درباره «محمّدعلی جمالزاده»
محمّدعلی جمالزاده سال 1270 در خانواده ای مذهبی در اصفهان متولّد شد. پدر او واعظ بود و باهدف وعظ به شهرهای مختلف ایران سفر میکرد. او از سن کودکی پدرش را در برخی سفرها همراهی میکرد. آنها بعد از سفر های متعدّد، در تهران اقامت گزیدند. جمالزاده در سن 12 سالگی جهت تحصیل، به بیروت فرستاده شد. در زمان عدم حضور او در ایران، تغییرات سیاسی مختلفی رخ داد و در پی اتّفاقات و اعتراضات رخ داده، دستور به اعدام پدر او صادر شد.
وی در ادامهی زندگی خود در برخی از شهر های اروپا از جمله لوزان سوییس و دیژون فرانسه اقامت گزید و به تحصیل پرداخت.
جمالزاده در نهایت در سن 106 سالگی در خانهی سالمندان در ژنو سوییس درگذشت و عکس ها، آثار، نامهها و دستنوشتهایی که در خانهی او به جای مانده بود، به سازمان اسناد ملی ایران منتقل شد.
اهالی ادبیات ایران، محمّدعلی جمالزاده را (درکنار صادق هدایت و بزرگ علوی) پایهگذار داستاننویسی نوین فارسی، پدر داستان کوتاه در زبان فارسی و آغازگر سبک واقعگرایی میدانند. به همین جهت، نمیتوان منکر تأثیر مهّم و چشمگیر وی در پیشرفت و حرکت ادبیات فارسی شد. در همانزمان ها، نیما یوشیج در راه تحوّل شعر فارسی قدم بر میداشت؛ تاریخ تحول ادبیات ایران به آن سالها باز میگردد. لازم به ذکر است که او علاوه بر نویسندگی، در حوزهی ترجمه نیز فعالیت داشته است و داستانهای زیادی را به زبان فارسی برگردانده است. نخستین مجموعهی داستانهای کوتاه توسّط وی با نام یکی بود و یکی نبود در سال 1300 منتشر شد. جمالزاده همچنین در سال 1965 نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات شد. ابراهیم صهبا، به پاس زحمات جمالزاده و نوشتن مقالاتی و فرستادن آن برای ایشان، در سال 1353 پیشنهاد نامگذاری یکی از خیابانهای تهران به نام جمالزاده را به نخست وزیر وقت دادند. بدین ترتیب یکی از خیابانهای این شهر بنام وی نامگذاری شد.
دیگر آثار «محمّدعلی جمالزاده»
وی در طول عمر پربار خود، آثار متعدّد و ارزشمندی را برجای گذاشته است که در ادامه برخی از آنها را برمیشماریم:
کباب غاز، دارالمجانین، فارسی شکر است، گنج شایان، تاریخ روابط روس با ایران، فرهنگ لغات عوامانه، سرگذشت حاجی بابای اصفهانی، اندکی آشنایی با حافظ، جنگ ترکمن، قهوهخانه سورات یا جنگ هفتاد و دو ملت و ....
نسخه های متعدّد از کتاب "سروته یه کرباس"
نشرهای سخن و علم این کتاب را به چاپ رساندهاند و در اختیار علاقهمندان قرار دادهاند. شما میتوانید برای تهیّهی نسخهی نشر سخن، از طریق سایت ویستور اقدام کنید.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران