معرّفی کتاب ویلت:
- سال انتشار کتاب ویلت:
ویلت (به انگلیسی Villette) رمانی است که توسط نویسنده انگلیسی شارلوت برونته نوشته شده است در سال 1853. ویلت سومین و آخرین رمان شارلوت برونته بود که در طول زندگی اش منتشر شد.
خلاصهای از داستان ویلت:
ویلت با قهرمان معروف منفعل خود، لوسی اسنو، 14 ساله، شروع می شود که در خانه مادرخوانده خود خانم برتون در "شهر تمیز و باستانی برتون" در انگلستان است. همچنین پسر نوجوان خانم برتون، جان گراهام برتون (که خانواده او را گراهام می نامند) و پائولینا هوم (که پولی نامیده می شود) آنجا هستند. پولی یک دختر کوچک جدی است که به زودی ارادت عمیقی به گراهام پیدا میکند، که او را با توجه همراه میکند. اما ملاقات پولی زمانی کوتاه می شود که پدرش از راه میرسد تا او را احضار کند تا با او در خارج از کشور زندگی کند.
لوسی چند هفته پس از خروج پولی خانه خانم برتون را ترک میکند. چند سال می گذرد، او توسط خانم مارچمونت، یک زن فلج روماتیسمی، به عنوان پرستار استخدام می شود. لوسی به زودی به کار خود عادت کرده و از سبک زندگی آرام و مقتصد خود احساس رضایت میکند.
در شب یک طوفان دراماتیک، خانم مارچمونت تمام انرژی خود را به دست می آورد و دوباره احساس جوانی می کند. او داستان عشق غم انگیز 30 سال پیش خود را با لوسی در میان می گذارد و به این نتیجه میرسد که باید با لوسی بهتر رفتار کند و فرد بهتری باشد. او معتقد است که مرگ او را با معشوق مردهاش پیوند خواهد داد. صبح روز بعد، لوسی متوجه می شود که خانم مارچمونت در شب مرده است.
لوسی سپس حومه انگلیسی را ترک می کند و به لندن می رود . او در سن 23 سالگی با وجود اینکه زبان فرانسه کمی می دانست، سوار کشتی عازم بلژیک می شود. او به شهر ویلت سفر می کند، جایی که به عنوان یک پرستار استخدام می شود. پس از مدتی، او برای تدریس زبان انگلیسی در مدرسه استخدام می شود..
«دکتر جان»، یک پزشک انگلیسی، به دستور خانم بک، مکرراً به مدرسه میرود و عشقش به ژینورا فنشاوِ عشوهگر عمیق میشودولی پس از اینکه شخصیت ژینورا را در حالی که در تئاتر بود کشف کرد، توجه خود را به لوسی معطوف کرد و آنها دوستان صمیمی شدند.
لوسی و جان با پولی در همان تئاتر ملاقات می کنند. پولی وجان عاشق می شوند و در نهایت ازدواج می کنند.
لوسی به تدریج به یک همکار، خشمگین، مستبد و متخاصم، به نام پل، نزدیک تر میشود و ...
بخشهایی از کتاب:
لبهای لرزانش را غنچه کرد. پدرش بغضش ترکید؛ اما پالینا نه. بعد از آن که پالینا را گذاشت پایین با بقیه دست داد و رفت. درِ خانه که بسته شد، پالینا دوزانو کنار یک صندلی نشست و سرش را گذاشت روی صندلی و بغضش ترکید و گفت: «باباجون!» گریهاش آرام و طولانی بود. انگار میگفت: «خدایا، چرا ترکم کرده ای؟» تا چند دقیقه شاهد غم و غصهاش بودم. در آن لحظه از کودکیاش احساسهایی را تجربه میکرد که بعضی از آدمها در کل عمرشان تجربه نمیکنند. این احساسها در ذاتش بودند. لابد در ادامهی زندگیاش باز هم چنین لحظههایی را تجربه میکرد. هیچ کس حرفی نمیزد. خانم برِتن، که خودش مادر بود، یکی دو قطرهای اشک ریخت. گراهام که داشت چیزی مینوشت نگاهش را گرداند و به او خیره شد. من، لوسی اسنو، آرام بودم.
معرّفی خواهران برونته
شارلوت برونته (1855- 1816) و دو خواهرش، «امیلی» متولد 1818، و «آن» متولد 1820، فرزندان یک کشیش بودند، و هر سه ادیب و شاعر و رماننویس و در واقع یک جوخه ادبی را تشکیل میدادند. از 1835 تا 1845این سه خواهر بیشتر اوقاتشان را به کار تعلیم و تربیت کودکان میگذراندند. اما...
معرّفی شارلوت برونته و مشاهدهی تمام کتابها
شخصیتهای رمان ویلت:
لوسی اسنو: راوی و شخصیت اصلی ویلت . زنی 23 ساله ساکت، متکی به خود، باهوش. او یک پروتستان راسخ است و کاتولیک رومی را نادرست محکوم می کند
پل امانوئل: یک استاد خشمگین و مستبد او مرتباً به لوسی توهین می کند، اما لوسی از ویژگی های خوب او لذت می برد. او سخاوتمند است؛ او از دادن هدایای مخفی به لوسی لذت می برد. او مهربان و بزرگوار است،او یک کاتولیک معتقد است و سعی می کند لوسی، یک پروتستان، را به کاتولیک تبدیل کند.
دکتر جان: یک پزشک انگلیسی است. او پسر مادرخوانده لوسی، خانم برتون است. لوسی مخفیانه شروع به ابراز علاقه به او میکند. گراهام این محبت را برنمیگرداند. لوسی بر عشق خود نسبت به او پیروز میشود و تمام نامه های ارزشمند خود را به او دفن میکند. جان و پولی سرانجام با هم ازدواج می کنند و زندگی شادی را با هم دارند. لوسی اغلب از رابطه پولی با او رنج می برد، اما او به شادی آنها بدون کینه نگاه می کند.
خانم برتون : مادر گراهام برتون و مادرخوانده لوسی.
پولی :یک دختر 17 ساله انگلیسی. در کودکی، گراهام برتون را بسیار دوست داشت. او به یک بانوی جوان زیبا تبدیل می شود که ظریف و باهوش است و تا حدودی مغرور است.
آقای هوم/ کنت د باسومپییر: پدر پولی، او مردی حساس و متفکر است که دخترش را دوست دارد.
ژینورا فنشاو: یک دختر 18 ساله انگلیسی زیبا اما سطحینگر ، او یک عشوه گر اصلاح ناپذیر است و به معاشقه علاقه دارد. او انتظار دارد که دیگران از سلیقههای مجلل او حمایت مالی کنند. او در نهایت با مردی به نام کنت آلفرد د هامال فرار می کند و از طریق نامه با لوسی در تماس است.
کنت آلفرد د هامال: خواستگار ژینورا.
خانم بک: صاحب و مدیر مدرسه شبانه روزی دخترانه که لوسی در آن مشغول به کار است.
درونمایه رمان «ویلت»:
ویلت نه به خاطر طرح داستانی اش که به خاطر بررسی دقیق روانشناسی لوسی مورد توجه قرار گرفته است. این رمان، در فضایی گوتیک، به طور همزمان مضامین انزوا، جابجایی و براندازی و هر یک از تأثیرات آنها بر روان قهرمان داستان را بررسی میکند.
ویلت همچنین انزوا و کشمکشهای بین فرهنگی را در تلاشهای لوسی برای تسلط بر زبان فرانسوی و همچنین درگیریهای بین پروتستانتیسم انگلیسی و کاتولیک را بررسی میکند.
آنچه دیگران در مورد رمان ویلت گفتهاند:
- «ویلت هنوز کتاب شگفت انگیزتر از جین ایر است. چیزی تقریباً غیر طبیعی در قدرت آن وجود دارد» جورج الیوت
- «این بهترین رمان او است.» ویرجینیا وولف
- لوسی هیوز هالت از دیلی تلگراف استدلال میکند که ویلت از معروف ترین اثر برونته، جین ایر، برتر است. او میگوید که این رمان «یک نوشته حیرتانگیز است، کتابی که در آن مجموعههای خیالانگیز متناوب با بخشهایی از کاوشهای روانشناختی دقیق هستند، و در آن نثر شگفتآور انعطافپذیر برونته بین شوخ طبعی و جریان هوشیاری، جریان می یابد».
ویلت و تلویزیون:
- در سال 1970، بی بی سی یک مینی سریال تلویزیونی بر اساس ویلت به کارگردانی مویرا آرمسترانگ و نویسندگی لنوکس فیلیپس تولید کرد.
- در آگوست 2009، این رمان بهعنوان یک سریال دو هفتهای توسط ریچل جویس برای رادیو بیبیسی 4 اقتباس شد به کارگردانی تریسی نیل.
ویلت و رادیو:
- در سال 1999، این رمان به عنوان یک سریال رادیویی سه ساعته برای رادیو بی بی سی 4 اقتباس شد و برنده جایزه سونی شد.
ترجمههای فارسی از رمان «ویلت»:
با 2 ترجمه به زبان فارسی موجود است:
- ویلت با ترجمه رضارضایی از نشر نی.
- ویلت با ترجمه مرضیه خسروی از نشر روزگار.
کتابهای صوتی و الکترونیکی از ویلت:
مشخصات کتابهای الکترونیکی این اثر:
- براساس نسخهی چاپی نشر نی.
- براساس نسخهی چاپی نشر روزگار.
تهیه و تنظیم:
واحد محتوا ویستور
عسل ریحانی
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران