loader-img
loader-img-2

فلاش نوشته ویرجینیا وولف انتشارات پارسه

5 / -
like like
like like

معرّفی کتاب فلاش: یک سرگذشت:

- سال انتشار کتاب فلاش: یک سرگذشت:

فلاش: یک سرگذشت (به انگلیسی Flush: A Biography) بیوگرافی تخیلی سگی از نژاد اسپانیل کاکر که صاحب آن الیزابت بارت براونینگ، ترکیبی متقابل از داستان و غیرداستان نوشته ویرجینیا وولف است که در سال 1933 منتشر شد.

 

خلاصه‌ای از داستان فلاش: یک سرگذشت:

فلاش همان طور که از عنوان فرعی‌اش، یک سرگذشت، بر می‌آید، داستانی در سیاق زندگینامه است. در اصل فلاش به زندگی سگی از نژاد اسپانیل کاکر می‌پردازد که صاحبش شاعر شهیر انگلیسی، الیزابت برت براونینگ (1861-1806) همسر رابرت براونینگ شاعر (1889-1812) است. وولف در این اثر، مستندات را با قوه خیال تلفیق کرده و از گذار واکاوی زندگی فلاش، به زندگی الیزابت برت نیز پرداخته و حتی پا را فراتر نهاده به اوضاع اجتماعی و فرهنگی جوامع انگلستان و ایتالیا نیز اشاره‌ای و داشته است. اما افزون بر این، نقطه قوت دیگر این اثر، توصیف عواطف و ادراکات عالم حیوانی قهرمان داستان، فلاش، است و به جرئت می‌توان اذعان کرد که وولف بعضاً در صدد خلق کردن احساساتی، سوای احساسات‌و عواطف انسانی، برای فلاش برآمده است.
 این بیوگرافی غیرمعمول زندگی فلاش را از زندگی بی دغدغه اش در کشور، تا فرزندخواندگی توسط خانم براونینگ و مشقت هایش در لندن نشان می دهد، که منجر به آخرین روزهای زندگی اش در یک ایتالیا می شود. داستان با اشاره به شجره نامه و تولد فلاش در خانواده مری راسل میتفورد ، دوست بی عیب و نقص بارت براونینگ آغاز می شود . وولف بر مطابقت سگ با دستورالعمل‌های The Kennel Club تأکید می‌کند و از این دستورالعمل‌ها به عنوان نمادی از تفاوت طبقاتی استفاده می‌کند که در سراسر کار تکرار می‌شود. میتفورد با رد پیشنهاد برادر ادوارد بووری پوزی برای توله سگ، فلاش را به الیزابت داد و سپس در اتاق پشتی خانه خانوادگی در خیابان ویمپل در لندن دوره نقاهت خود را می‌گذراند.

فلاش تا زمانی که با رابرت براونینگ ملاقات می کند، زندگی محدود اما شادی را با شاعر پیش می برد. ورود عشق به زندگی بارت براونینگ سلامت او را به شدت بهبود می‌بخشد، اما سگ فراموش شده را دلشکسته می‌کند. وولف از قسمت‌هایی از نامه‌ها استفاده می‌کند تا شورش‌های فلاش را به تصویر بکشد: یعنی او تلاش می‌کند براونینگ را گاز بگیرد که آسیبی ندید.

درام خواستگاری با چنگ زدن فلاش قطع می شود. در حالی که بارت براونینگ را برای خرید همراهی می‌کرد، دزدی او را ربوده و به خیابان روکری در نزدیکی سنت گیلز می‌برد. این قسمت، ترکیبی از سه زمان واقعی است که در آن فلاش دزدیده شد، و زمانی پایان می‌یابد که شاعر به دلیل مخالفت‌های خانواده‌اش، شش گینه (6.30 پوند) به سارقین می‌پردازد تا سگ را بازگردانند. این فرصتی را برای وولف فراهم می کند تا در مورد فقر لندن در اواسط قرن، و در مورد بی تفاوتی چشمک زن بسیاری از ساکنان ثروتمند شهر، صحبت کند.

پس از نجات، فلاش با شوهر آینده صاحبش آشتی می‌کند و او آنها را به پیزا و فلورانس همراهی می‌کند. در این فصل‌ها، تجربیات خود او به همان اندازه با بارت براونینگ توصیف می‌شود، زیرا وولف به موضوع معلول سابق که با فرار او از کنترل پدری جوان شده بود، گرم می‌شود. اولین بارداری بارت براونینگ و ازدواج خدمتکار او، لیلی ویلسون، شرح داده شده است. خود فلاش در حضور سگ‌های دورگه ایتالیایی به عنوان برابری طلب تر نشان داده می‌شود.

در آخرین فصل‌ها، وولف بازگشت به لندن پس از مرگ پدر بارت براونینگ را شرح می‌دهد. او همچنین به شور و شوق زن و شوهر  برای معنویت اشاره می‌کند.

 

بخش‌هایی از کتاب:

همه قبول دارند آن نژاد و تیره‌ای که موضوع این خاطرات دم از انتسابش را می‌زند، یکی از با قدمت ترین نژادهاست. پس جای تعجبی ندارد که منشأ اسمش در هاله ای از ابهام فرورفته است. میلیون‌ها سال پیش کشوری که اکنون اسپانیا نام دارد، در جوش و خروش خلقت، با بی تابی در غلیان بود. سالیان سال گذشت؛ گیاهان پدید آمدند؛ هرجا که گیاه باشد قانون طبیعت اقتضا کرده است که خرگوش هم باشد؛ و هر جا که خرگوش باشد مشیت الهی مقدر کرده است که سگ هم باشد. در این باره جای هیچ حرف و حدیثی نیست. اما وقتی می‌پرسیم چرا سگی را که خرگوش شکار کرد، اسپانیل نامیدند، آنگاه تردیدها و مشکل‌ها سر بر می‌آورند.

 

معرَفی ویرجینیا وولف:

«آدلاین ویرجینیا استیون در 25 ژانویه 1882 در شماره 22 هاید پارکت‌گیت در کنزیتگتن لندن به دنیا آمد. و بعد از ازدواج با لئونارد وولف، به نام ویرجینیا وولف معروف شد اما...

معرّفی ویرجینیا وولف و مشاهده‌ی تمام کتاب‌ها

 

تحلیلی بر داستان «فلاش: یک سرگذشت» همراه با بررسی درون‌مایه و سبک داستانی آن:

این اثر که پس از پایان یافتن کتاب "موج‌ها" که از نظر عاطفی خسته کننده بود، نوشته شد، وولف را به ملاحظات تخیلی تاریخ انگلیس که او در اورلاندو آغاز کرده بود بازگرداند.

فلاش که معمولاً به‌عنوان تلقی مدرنیستی از زندگی شهری که از چشم یک سگ دیده می‌شود خوانده می‌شود، انتقادی شدید از شیوه‌های ظاهراً غیرطبیعی زندگی در شهر است. الیزابت بارت براونینگ در متن اغلب به عنوان قیاسی برای روشنفکران زن دیگر، مانند خود وولف، که از بیماری رنج می‌برد، محسوب می‌شود. دیدگاه‌های عاطفی و فلسفی وولف که در افکار فلاش بیان شده‌اند، عمیق‌تر و تجربی‌تر است. همانطور که او زمان بیشتری را با بارت براونینگ می گذراند، فلاش از نظر عاطفی و معنوی با شاعر مشهور که همسر الیزابت است، مرتبط می‌شود و هر دو با وجود موانع زبانی شروع به درک یکدیگر می‌کنند. برای فلاش بوی شعر است، اما برای بارت براونینگ، شعر بدون کلام غیرممکن است. در فلاش وولف به بررسی موانعی می‌پردازد که بین زن و حیوان وجود دارد که توسط زبان ایجاد می‌شود، اما از طریق کنش‌های نمادین بر آن‌ها غلبه می‌شود.

این کتاب به دلیل موضوعی که دارد، اغلب یکی از تلاش‌های هنری کمتر جدی او به حساب می‌آید. با این حال، او از جریان متمایز سبک سیال ذهن برای آزمایش دیدگاهی غیرانسانی استفاده می کند. در جاهایی، رمان با اجازه دادن به فلاش درک غیرمحتمل برای سگ ، با رئالیسم بازی می‌کند (به نظر می‌رسد فلاش ایده‌ای از طبقه اجتماعی در انسان‌ها را درک می‌کند، مفهومی که مکرراً در داستان مورد انتقاد قرار می‌گیرد، زیرا او بعداً در زندگی "دموکراتیک" می‌شود) و می تواند با سگ های دیگر در خیابان "صحبت" کند. در زمان‌های دیگر خواننده مجبور می‌شود وقایع را از روی دانش محدود سگ تفسیر کند (فلاش می‌بیند صاحبش به خاطر علامت‌گذاری روی کاغذ آشفته است و نمی‌تواند بفهمد که او عاشق شده است)

برای مطالب، وولف اساساً از دو شعر بارت براونینگ در مورد سگ "To Flush, My Dog" و "Flush or Faunus" و از مکاتبات منتشر شده شاعر و همسرش، رابرت براونینگ استفاده کرد. از این مواد، وولف یک بیوگرافی ایجاد می کند که در سه سطح کار می کند. این بیوگرافی زندگی یک سگ است. از آنجایی که این سگ در درجه اول مورد توجه صاحبش است، این اثر همچنین بیوگرافی امپرسیونیستی الیزابت بارت در دراماتیک ترین سال های زندگی او است. در این سطح، فلاش بیشتر افسانه عاشقانه زندگی بارت براونینگ را مرور می کند: زندانی شدن زودهنگام توسط یک بیماری مرموز و پدری دلسوز اما مستبد. عاشقانه پرشور با شاعری به همان اندازه با استعداد. فراری که برای همیشه پدر را از خود دور می کند، اما به بارت براونینگ اجازه می دهد تا در ایتالیا خوشبختی و سلامتی پیدا کند. در سطح سوم، این کتاب به وولف فرصتی می دهد تا به برخی از رایج ترین موضوعات خود بازگردد: شکوه و بدبختی لندن. طرز فکر ویکتوریایی؛ اختلاف طبقاتی؛ و راه‌هایی که زنان تحت ستم «پدران و ستمگران» ممکن است آزادی پیدا کنند.

وولف ظاهراً از زندگی یک سگ به عنوان انتقاد اجتماعی تیزبینانه استفاده می‌کند که موضوعاتی از فمینیسم و ​​محیط زیست گرفته تا تضاد طبقاتی را شامل می شود.

 

ترجمه‌های فارسی از رمان «فلاش: یک سرگذشت»:

  1. .با ترجمة میلاد میناکار از نشر کتاب پارسه

 

 

تهیه و تنظیم:
واحد محتوا ویستور
عسل ریحانی

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "فلاش" می نویسد