معرّفی کتاب پکوپن زیبا:
- سال انتشار کتاب پکوپن زیبا:
پکوپن زیبا (به فرانسه Légende du beau Pécopin et de la belle Bauldour) Le Rhin مجموعهای ازنامههای تخیلی است که توسط ویکتور هوگو در سال 1842 نوشته شده است،افسانه پکوپن زیبا داستانی از ویکتور هوگو است که بیست و یکمین نامه از مجموعه Le Rhin را تشکیل میدهد که در سال 1842 منتشر شد.
سبک داستانی پکوپن زیبا:
این افسانه یک سبک عاشقانه فانتزی را معرفی میکند.
خلاصهای از داستان پکوپن زیبا:
کتاب پکوپن زیبا شامل دو داستان کوتاه میشود که عبارتند از:
پکوپن زیبا (1842) و بوگ ژارگال (1820)
- پکوپن زیبا
پکوپن زیبا، یک شوالیه رمانتیک و پسر حاکمنشین زونک، و بولدور دلفریب دختر فرمانروای فالکن بورگ نامزد کرده اند، اما او اغلب در حال شکار است. نزدیک به روز عروسی، پکوپن در جنگل چهار پرنده روی درخت میبیند یک طرقه،یک توکا،یک کلاغ و یک زاغچه و صدای کبوتری که خودش نیست هم به گوش میرسد، پیرمردی ظاهر میشود پوپکن او را نمیشناسد در حالیکه او را به نام میخواند و میگوید پرندگان نام او را گفتهاند. پوپکن بعد از آن با کنت منطقه و گروه سوارانش ملاقات می کند که او را برای یک شکار دعوت میکنند، شکاری که او را به طور خطرناکی از بولدور زیبا دور می کند.
- بوگ ژارگال
داستان روایت سفیدپوستها و سیاهپوستهاست.
داستان چندین هفته قبل از انقلاب هائیتی آغاز میشود. برادرزاده یک اشراف زمین دار با بردگان بسیار، با ماری، دختر عموی خود نامزد شده است. برده ای به نام پیرو عاشق ماری می شود اما به دلیل موانع نژادی و فرهنگی آشکار بین آنها نمی تواند کاری انجام دهد. با این حال، پیرو ماری را از دست یک تمساح نجات می دهد، اما به خاطر تلاش برای محافظت از برده دیگری در برابر خشم صاحبش به زندان انداخته میافتد. کمی قبل از انقلاب هائیتی، پیرو به عاشقان هشدار میدهد که از جزیره فرار کنند. آنها با وجود هشدار میمانند و روز عروسی انقلاب بردگان آغاز میشود.
بخشهایی از کتاب:
- ای خدا! شوالیه پکوپن! چه میخواهید؟ شاید دعا و نماز میخواهید؟ ای پروردگار بزرگ! شوالیه پکوپن شما که مرده بودید ولی حالا روحتان برگشته است.
پکوپن در حالی که از شنیدن نامش از زبان این پیرزن تا حدودی متعجب شده بود به طرف نمازخانه برگشت و با صدای بلندتری، به طوری که بولدور بتواند سخنانش را بشنود خنده کنان گفت:
چه حرفهای عجیبی می زنید خانم ... من که هنوز نمرده ام. این روح من نیست که ظاهر شده، بلکه خودم هستم با گوشت و استخوانم. من به دعا و نماز احتیاج ندارم بلکه مشتاق آنم که بر لبان نامزد زیبایم بوسه بزنم.. بولدور عزیز تر از جانم را. خانم محترم خوب شنیدید چه گفتم؟
هنوز پکوپن سخنانش را به پایان نرسانده بود که پیرزن خود را به آغوش وی انداخت.
او بولدور بود.
افسوس ! شبِ شکار ابلیس یک قرن به طول انجامیده بود.
بولدور، به مرحمت پروردگار و یا لطف ابلیس هنوز زنده بود اما در آن هنگامی که پکوپن همچنان جوان تر و زیبا تر از پیش گشته بود، بولدور را ، دختر سایه بخت و بینوا را که اینک یکصد و بیست سال و یک روز از عمرش می گذشت، باز می یافت و بار دیگر در مقابل خود می دید.
تحلیلی بر داستان «پکوپن زیبا»:
داستان، هم در عنوان، هم در سرفصلها و هم در سبک، کنایهای ولتری ارائه میکند، و جنبهای بورلسک را ارائه میکند که افسانههای قرون وسطایی را در منظری تقلیدی منحرف میکند. اصالت این داستان در این واقعیت نهفته است که ویکتور هوگو دو دوره کاملاً متفاوت را به هم مرتبط می کند: او از روایت قرن دوازدهم تقلید می کند و تاریخ خود را به شیوه ای رمانتیک مدرن می کند
این داستان متعلق به ادبیات درباری بازبینی شده است ، غرق در جهانی رویایی (تصاویر غیرمنتظره) اما همچنین گروتسک، که یک رئالیسم آزادانه آمیخته با فانتزی ارائه میدهد و افسانه پکوپن زیبا و بولدور را به نمایش میگذارد. بولدور در خط مقدم رئالیسم شگفت انگیز و جادویی است.
همچنین می توان آن را به عنوان یک داستان فلسفی در مورد امتناع از پیری و گذشت زمان خواند.
ترجمههای فارسی از رمان «پکوپن زیبا»:
با ترجمه شهلا انسانی (بوگ ژارگال) و شاپور رزمآرا (پکوپن زیبا) از نشر کلبه.
کتابهای صوتی و الکترونیکی از پکوپن زیبا:
- مشخصات کتابهای صوتی این اثر:
نسخهی صوتی هر دو داستان براساس نسخهی چاپی نشر کلبه موجود است.
- مشخصات کتابهای الکترونیکی این اثر:
1.براساس نسخهی چاپی نشر کلبه.
تهیه و تنظیم:
واحد محتوا ویستور
عسل ریحانی
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران