سید طاهری آبادانی مساکن شیراز داستان نویسی متمایز کنی که با رئالیسم خاص خودش جادویتان می کند «زخم شیر را | باخوبی به یاد داریم و تاثیرش بر حال و هوای داستان نویسی امروز حالا با رمانی کوتاه میخکوبان می کند با فضای سیامک عمو عباس، با فضای باشدت پایبند به واقعیت و در عین حال بسیار فراتر از آن برگه هیج درختی روایت برگهاییست متعلق به هیچ درختی درخت هیچ برگهایی معلق میان زمان و مکان
من آدم بی شرقی هستم این را عمد کو کب گفته و عمه کوکب هیچ وقت حرف بی ربطی نمی زند خودم زنگ زده و خبرش کرده بودم با وانت بار لکنهالی آمده بود الاید اول رفته بود دادستانی و بول گلوله ها را پرداخته بود که در بانی اجاره داده بود بیاید. توی پادگان
من آدم بی شرقی هستم این را عمد کو کب گفته و عمه کوکب هیچ وقت حرف بی ربطی نمی زند خودم زنگ زده و خبرش کرده بودم با وانت بار لکنهالی آمده بود الاید اول رفته بود دادستانی و بول گلوله ها را پرداخته بود که در بانی اجاره داده بود بیاید. توی پادگان
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران