loader-img
loader-img-2

درازکش در ساعت خواب نوشته زهرا شاهی انتشارات هیلا

5 / -
like like
like like
چشم هایم را می بندم. صدای رجب پور می آید: «اینا
کیان استاد؟ چی کارهایم امشب؟ به احدایی که شبیه صدای همان بچه ریقوی کلاس
آدمخوارهاست می گوید: «سلام آقا، من... کیفه رو...) باید دوست دارم چشم باز کنم ببینم هنوز همه چیز مثل
هفت سال پیش است. هنوز من به طرف خانه تدویده ام و هنوز کتایون مولایی را ندیده ام. یا چشم باز کنم ببینم همه چیز مثل دیروز است. هنوز عکسشان را ندیده ام و دارم با کتایون خیلی معمولی زندگی می کنم. زندگی معمولی، رابطه معمولی، حرفهای معمولی... و من لابلای این همه معمولی، خوشحالم
. (از متن کتاب)

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "درازکش در ساعت خواب" می نویسد