loader-img
loader-img-2

سارازین و فاچینو کانه (داستان برتر جهان151) انتشارات افراز

5 / -
  • ناشر : افراز افراز
  • قطع : رقعی
  • نوع جلد : شومیز
  • نوبت چاپ : 1
  • تعداد صفحات : 83
  • سال چاپ : 1397
  • دسته بندی : رمان خارجی
  • شابک : 9789642438037
like like
like like

معرّفی کتاب سارازین وفاچینوکانه:

- سال انتشار کتاب سارازین وفاچینوکانه:

سارازین وفاچینوکانه (به فرانسه Sarrasine) رمانی نوشته اونوره دو بالزاک است. این کتاب در سال 1830 منتشر شد.

 

سبک داستانی سارازین وفاچینوکانه:

استفاده بالزاک در این داستان نیمه بلند از تکنیک داستان در داستان مهم ترین استراتژی روایی در سارازین است. بالزاک همچنین در این زمان رئالیستی از روایت غیرخطی استفاده می‌کند.

 

خلاصه‌ای از داستان سارازین وفاچینوکانه:

حوالی نیمه‌شب در حین برگزاری یک رقص، راوی در کنار پنجره‌ای دور از چشم‌ها نشسته و باغ را تحسین می‌کند. او صحبت‌های رهگذران را در مورد منشأ ثروت صاحب عمارت، مسیو دو لانتی، می‌شنود. همچنین پیرمردی ناشناس در اطراف خانه حضور دارد که خانواده به طرز عجیبی به او ارادت داشتند و مهمان‌ها را می‌ترساند و شیفته می‌کرد. وقتی مرد در کنار مهمان راوی، بئاتریکس دو روشفید، می‌نشیند، او را لمس می‌کند و راوی با عجله او را از اتاق بیرون می‌کند. راوی می‌گوید که می‌داند آن مرد کیست و می‌گوید عصر روز بعد داستان خود را برای او تعریف می‌کند.

عصر روز بعد، راوی به خانم دو روشفید در مورد ارنست ژان سارازین، پسری پرشور و هنرمند می‌گوید که پس از مشکلاتی در مدرسه، تحت حمایت بوچاردون مجسمه ساز شد. پس از اینکه یکی از مجسمه‌های ساراسین در مسابقه‌ای برنده شد، او به رم می‌رود و در آنجا اجرای تئاتری را با حضور زامبینلا می‌بیند. او عاشق او می‌شود، به تمام اجراهای او میذرود و قالبی از او درست می‌کند. سارازین، سعی می‌کند زامبینلا را اغوا کند او به طور فزاینده‌ای متقاعد شده که زامبینلا زن ایده آل است. سارازین نقشه‌ای برای ربودن او از یک مهمانی در سفارت فرانسه ایجاد می‌کند. وقتی سارازین می رسد، زامبینلا لباس مردانه می‌پوشد. ساراسین با یک کاردینال که حامی زامبینلا است صحبت می‌کند و به او گفته می شود که زامبینلا یک کاستراتو است. سارازین از باورش امتناع می‌ورزد و حزب را ترک می‌کند. هنگامی که آنها در استودیوی او هستند، زامبینلا تأیید می کند که او یک کاستراتو است. در حالی که گروهی از مردان کاردینال وارد می‌شوند آنها درگیر می‌شوند و...

 

بخش‌هایی از کتاب:

مرد به‌آهستگی بر صندلی‌اش جا گرفت، با مراقبت تمام، و درعین بلغورکردن کلماتی نامفهوم. آوای درهم‌شکسته‌اش به صدای سنگی می‌مانست که در چاهی بیفتد. زن جوان دست مرا به‌شدت فشار داد، گویی که می‌کوشد خود را از پرتگاهی در امان بدارد؛ و وقتی مردی که او نگاهش می‌کرد، دو چشم بی‌حرارت و زنگارفامش را –که تنها با صدف تیره‌شده قابل‌مقایسه بود- به‌سوی او گردانید، زن به خود لرزید، خم شد و در گوش من گفت:
«می‌ترسم!»
«می‌توانید راحت صحبت کنید، گوش‌هایش خوب نمی‌شنود.»
«پس شما می‌شناسیدش؟»
«بله‌!»

 

معرّفی اونوره دو بالزاک:

- تولد و مرگ بالزاک:

اونوره دو بالزاک متولد 1 مه 1799 در تور فرانسه و درگذشته 18 اوت 1850 (در سن 51 سالگی) در پاریس، نویسنده فرانسوی است. رمان‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس، منتقد ادبی، منتقد هنری، مقاله‌نویس، روزنامه‌نگار و چاپگر، یکی از تأثیرگذارترین آثار رمانتیک ادبیات فرانسه را با بیش از نود رمان و داستان کوتاه منتشر شده از سال 1829 تا 1855 که تحت عنوان «کمدی انسانی» گردآوری شده است، از خود به جای گذاشت اما...

معرّفی اونوره دو بالزاک و مشاهده‌ی تمام کتاب‌ها

 

شخصیت‌های رمان سارازین وفاچینوکانه:

راوی: راوی داستان سارازین را برای مادام روشفید تعریف می‌کند تا او را اغوا کند. او یکی از اعضای طبقه بالای پاریس است و مرتباً در رقص بزرگ آن شرکت می‌کند.
سارازین: ارنست ژان سارازین قهرمان اصلی داستان است. داستان روایتی از عاشق شدن او با زامبینلا است. او را فردی پرشور و هنرمند توصیف میذکنند. تنها پسر یک وکیل ثروتمند که به جای دنبال کردن راه پدرش آنطور که خانواده می‌خواهد، هنرمند می‌شود و در نهایت استعداد او به عنوان مجسمه‌ساز توسط بوچاردون به رسمیت شناخته می‌شود. او به طور کلی بیشتر از زنان به هنر علاقه مند است، اما در سفر به ایتالیا عاشق ستاره اپرا، لا زامبینلا، می‌شود که به عنوان الگوی کامل ترین مجسمه او عمل می‌کند. وقتی متوجه می‌شود که زامبینلا یک کاستراتو است، سعی می کند زامبینلا را بکشد.
زامبینلا: ستاره اپرای رومی و مورد محبت سارازین. ساراسین متقاعد شده است که لا زامبینلا یک زن ایده آل است در حالیکه در واقع یک کاستراتو است.
مادام روشفید: زنی ظریف با زیبایی فوق العاده که راوی او را به رقص مسیو دو لانتی دعوت کرد.
ماریانیا: دختر شانزده ساله دی لانتی که به طرز چشمگیری زیبا، تحصیل کرده و شوخ است. او همچنین به عنوان شیرین و متواضع توصیف می‌شود.
فیلیپو: برادر ماریانینا و پسر کنت دو لانتی. او با پوست زیتونی، ابروهای مشخص و چشمان مخملی خوش تیپ است و اغلب برای بسیاری از دختران و مادرانی که برای دخترانشان شوهر پیدا می کنند، شریک ایده آلی محسوب می شود. او همچنین به عنوان تصویری از آنتینوس در حال حرکت توصیف می‌شود.
مسیو د لانتی: صاحب ثروتمند عمارت میزبان. او کوچک، زشت و باقدی کوتاه است و کاملاً در تضاد با همسر و فرزندانش است. او مانند یک اسپانیایی تیره پوست است، مانند یک بانکدار کسل کننده است و با یک سیاستمدار مقایسه می‌شود زیرا سرد و محجوب است.
مادام دو لانتی: همسر زیبای کنت دو لانتی و مادر ماریانینا و فیلیپو.
بوچاردون: مجسمه‌سازی که در دوران دانشجویی به سارازین آموزش می‌داد و او را شاگرد خود می‌دانست.

 

درون‌مایه رمان سارازین وفاچینوکانه:

  • مرد بودن و زن بودن چیست (مهم ترین نقطه مقابل در کل رمان، مرد در مقابل زن است.).
  • اخته کردن

رولان بارت اختگی را یکی از دغدغه‌های اصلی رمان می‌داند. زامبینلا یک کاستراتو است. زیرا زنان در اکثر ایالات پاپ اجازه حضور در صحنه را نداشتندکاستراتی به طور مرتب نقش زنان را بازی می‌کرد. سنت کاستراتی‌ها هرگز به فرانسه تسری پیدا نکرد و وقتی سارازین به ایتالیا می‌رسد و زامبینلا را ملاقات می‌کند، از آن خبر ندارد. از آنجا که زامبینلا صدای یک زن را دارد، سارازین فرض می‌کند که لا زامبینلا یک زن است. لا زامبینلا می گوید که زن بودن او ممکن است زیر سوال باشد، اما سارازین به قدری شیفته زامبینلا به عنوان یک زن کامل است که نمی‌تواند به آن توجه کند. وقتی سارازین در نهایت متوجه می‌شود که زامبینلا یک کاستراتو است، ابتدا این احتمال را انکار می‌کند، سپس سعی می‌کند زامبینلا را بکشد. منتقدان خاطرنشان می‌کنند که سارازین ممکن است از نوعی سرایت اختگی بترسد، یا ممکن است احساس کند که مردانگی به طور کلی یا تقسیم بین زن و مرد با احتمال اخته شدن تهدید می‌شود.

سارازین به ما نگاه دقیق تری به نقش کاستراتی در اپرای رایج و سنت مذهبی می‌دهد. مذهب کاتولیک در ایتالیا حکم می‌کرد که هیچ خواننده زن وجود نداشته باشد، و بخش‌های با صدای بلند معمولاً توسط پسران قبل از بلوغ یا کاستراتی اجرا می‌شد. برای تبدیل شدن به یک کاستراتو، یک پسر باید در سنین پایین اخته می‌شد.

  • همجنس گرایی

همجنس‌گرایی موضوع رایجی است که در بسیاری از آثار آنوره دو بالزاک یافت می‌شود، برای مثال آرزوهای بربادرفته یا دخترعموبت.
سارازین که زامبینلا را به عنوان زن ایده آل خود انتخاب کرده بود، وقتی این موضوع را می‌فهمد و سعی می‌کند زامبینلا را بکشد، به شدت مضطرب می‌شود. یک توضیح احتمالی برای واکنش شدید سارازین این است که او می‌ترسد که عشقش به او نشانه همجنس‌گرایی باشد. بنابراین، واکنش سارازین را می‌توان تلاشی برای محافظت از دگرجنس‌گرایی خود دانست. زامبینلا در واقع یک شریک دارد: کاردینال. بارت از زامبینلا به عنوان " mignon " یاد می‌کند، همانطور که در جامعه درباری فرانسه  در مورد معشوق هم‌جنس‌گرا یا حیوان خانگی یک مرد قدرتمند از این عنوان استفاده می‌شود.

 

ترجمه‌های فارسی از رمان «سارازین وفاچینوکانه»:

1.با ترجمة سپهر یحیوی از نشر افراز.

 

 

تهیه و تنظیم:
واحد محتوا ویستور
عسل ریحانی

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "سارازین و فاچینو کانه (داستان برتر جهان151)" می نویسد