loader-img
loader-img-2

سقوط نوشته آلبر کامو انتشارات مجید

5 / -
like like
like like
موجودی تمام شده ؛ درصورت شارژ مجدد به من اطلاع بده

سقوط نوشته آلبر کامو انتشارات چشمه

5 / -
like like
like like
هم اکنون غیرقابل سفارش!

معرّفی کتاب سقوط:

- سال انتشار کتاب سقوط:

سقوط (به فرانسه La Chute) رمانی فلسفی نوشته آلبر کامو است  این آخرین اثر داستانی کامل او برای اولین بار در سال 1956 منتشر شد.

 

خلاصه‌ای از داستان سقوط:

رمان با کلامنس شروع می‌شود که در بار مکزیکوسیتی نشسته و با غریبه‌ای درباره روش صحیح سفارش نوشیدنی صحبت می‌کند. زیرا در اینجا، با وجود ماهیت جهانی آمستردام، صاحب‌بار از پاسخ دادن به چیزی غیر از هلندی خودداری می‌کند. بنابراین، کلامنس به عنوان مترجم عمل می‌کند و او و غریبه متوجه می‌شوند که هموطنانی هستند که، هر دو اهل پاریس هستند و شروع به بحث در مورد موضوعات اساسی می‌کنند.

کلامنس به ما می‌گوید که او به عنوان یک وکیل مدافع بسیار موفق و مورد احترام زندگی اساساً عالی را در پاریس داشت. اکثریت قریب به اتفاق کار او حول پرونده‌های "بیوه و یتیم" متمرکز بود، یعنی فقرا و محرومانی که در غیر این صورت قادر به ارائه دفاع مناسب در برابر قانون نبودند. او همچنین حکایت‌هایی را نقل می‌کند که چگونه همیشه از راهنمایی دوستانه به غریبه‌ها در خیابان‌ها، تسلیم کردن صندلی خود در اتوبوس به دیگران، صدقه دادن به فقرا و مهمتر از همه از کمک به نابینایان برای عبور از خیابان لذت می‌برد. به طور خلاصه، کلامنس تصور می‌کرد که صرفاً به خاطر دیگران زندگی می‌کند و «به چیزی بیش از انسان جاه‌طلب مبتذل دست می‌یابد و به آن قله عالی صعود می‌کند، جایی که فضیلت پاداش خودش است»

در اواخر یک شب هنگام عبور از پونت رویال در مسیر بازگشت به خانه از نزد "معشوقه" خود، کلامنس با یک زن سیاه پوش روبرو می شود که بر لبه پل خم شده است. لحظه‌ای تردید می‌کند و در چنین ساعتی منظره را عجیب می‌پندارد و با توجه به برهوت بودن خیابان‌ها، به راه خود ادامه می‌دهد. او فقط کمی راه رفته بود که صدای مشخص برخورد بدنی به آب را شنید. کلامنس راه رفتن را متوقف می‌کند، دقیقاً می‌داند چه اتفاقی افتاده است، اما کاری انجام نمی‌دهد - در واقع، او حتی برنمی‌گردد. «صدای جیغ بود که چندین بار تکرار شد، همانطور که پایین می‌رفت،سپس ناگهان متوقف شد. سکوتی که در پی داشت، در حالی که شب ناگهان متوقف شد، پایان ناپذیر به نظر می‌رسید. می خواستم بدوم اما یک اینچ هم تکان نخوردم. به خودم گفتم که باید سریع باشم و احساس کردم ضعف مقاومت ناپذیری مرا ربوده است. فراموش کرده ام که آن موقع چه فکر می‌کردم. "خیلی دیر، خیلی دور..." یا چیزی از این دست. همچنان که بی حرکت ایستاده بودم گوش می‌کردم. بعد آرام آرام زیر باران رفتم. به کسی نگفتم»

علیرغم اینکه کلامنس خود را مدافعی فداکار برای افراد ضعیف و بدبخت می‌داند، او به سادگی این حادثه را نادیده می‌گیرد و به راه خود ادامه می‌دهد. او بعداً توضیح می‌دهد که شکست او در انجام هیچ کاری به احتمال زیاد به این دلیل بود که انجام این کار باعث می شد که امنیت شخصی خود را به خطر بیندازد.
در نتیجه، او خود را دوگانه و ریاکار می‌بیند.
این درک یک بحران عاطفی و فکری را برای کلامنس ایجاد می کند که به علاوه، او با کشف آن قادر به اجتناب از آن نیست. آرام آرام در تمام وجودش نفوذ می‌کند. در واقع، کلامنس در حالی که از مسائل مربوط به عدالت و انصاف در دادگاه دفاع می‌کند، شروع به خندیدن به خودش می‌کند. و در حالی که نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد، سعی می‌کند با دور انداختن ریاکاری خود و از بین بردن اعتباری که از آن به دست آورده خنده درونی را خاموش کند.

 

بخش‌هایی از کتاب:

در مورد خودم، همین الان می‌توانم حرف‌هایشان را بشنوم. «خودش را کشت چون طاقت نداشت.» دوست گرامی، امان از تخیل بی‌بضاعت این جماعت. گمان می‌برند انسان همواره به یک دلیل دست به خودکشی می‌زند، حال آنکه هیچ بعید نیست کسی دو دلیل برای خودکشی داشته باشد. افسوس، این مطلب در کله‌شان نمی‌رود.
پس چه فایده‌ای دارد آدم داوطلبانه بمیرد، یا خودش را فدا کند تا فلان تصویر و تصور را از خویش ارائه دهد؟ همین که مُردید از فرصت استفاده می‌کنند تا دلایل ابلهانه یا مبتذل به عملتان نسبت بدهند. دوست گرامی، آنان که در راه آرمان جان می‌بازند، یا فرسوده و فراموش می‌شوند، یا خلایق از آنها سوءاستفاده می‌کنند، اما محال است به نیتشان پی ببرند. از این گذشته، بهتر است حاشیه نروم و اصل موضوع را بگویم....

 

معرّفی آلبر کامو:

«آلبر کامو نویسنده، روشنفکر، فیلسوف و روزنامه‌نگار فرانسوی متولد شده در الجزایر است که در سن 44 سالگی جایزه نوبل ادبی را دریافت کرد و از این جهت دومین برنده جوان جایزه نوبل به حساب می‌آید و دو سال بعد در سن 46 سالگی، تصادف رانندگی جهان را از وجود کامو محروم کرد. مردی که در می‌توانست به دنیای ما بیش از آنچه بخشیده بود، ببخشد اما...

معرّفی آلبر کامو و مشاهده‌ی تمام کتاب‌ها

 

تحلیلی بر داستان «سقوط»:

سقوط شامل مجموعه‌ای از مونولوگ‌های دراماتیک توسط ژان باپتیست کلامنس آنطورکه خودش، خودش را می‌نامد «قاضی توبه‌کار» است که زندگی‌اش را برای یک غریبه بازتاب می‌دهد. کلامنس در آنچه که یک اعتراف به حساب می‌آید، از موفقیت خود به عنوان یک وکیل مدافع پولدار پاریسی می‌گوید که بسیار مورد احترام همکارانش بود. بحران او، و "سقوط" نهایی او از فیض، برای او  به معنای استناد به سقوط انسان از باغ عدن بود.

کلامنس اغلب از عشق خود به مکان های مرتفع و باز صحبت می‌کند - از قله های کوه گرفته تا عرشه های بالای قایق‌ها. موقعیت آمستردام، به عنوان شهری زیر سطح دریا، در رابطه با راوی اهمیت خاصی پیدا می‌کند. شهر توسط کامو به دلیل عجیب‌تری هم انتخاب شد.
«آیا توجه کرده‌اید که کانال های متحدالمرکز آمستردام شبیه دایره‌های جهنم است؟ جهنم طبقه متوسط، البته. وقتی کسی از بیرون می‌آید، همانطور که به تدریج از آن دایره‌ها عبور می‌کند، زندگی - و در نتیجه جنایاتش - متراکم تر و تاریک تر می‌شود. در اینجا، ما در آخرین دایره هستیم.»
"آخرین دایره جهنم" محل منطقه چراغ قرمز آمستردام و محل باری به نام مکزیکو سیتی است که کلامنس هر شب در آن رفت و آمد می‌کند و داستان از همین بار شروع می‌شود زمانی که او در آن نشسته است و شروع به صحبت می‌کند. بنابراین، این مکان به معنای واقعی کلمه و به صورت استعاری، سقوط کلامنس از بلندی‌های جامعه طبقه رفیع پاریس را به دنیای زیرزمینی تاریک، دلگیر و دانتسکی آمستردام نشان می‌دهد. روح‌های شکنجه شده بی هدف در میان یکدیگر پرسه می‌زنند. در واقع، منتقدان تشابهات بین سقوط کلامنس و نزول دانته از طریق جهنم در دوزخ را به طور طولانی بررسی کرده‌اند.

همچنین مهم است، به ویژه زمانی که کامو ایده‌های فلسفی خود را توسعه می‌دهد، که داستان در پس زمینه جنگ جهانی دوم و هولوکاست توسعه می‌یابد. کلامنس به ما می‌گوید که او فقط در فاصله کوتاهی از مکزیکوسیتی زندگی می‌کند، جایی که - قبلاً - محله یهودیان بود، "تا زمانی که برادران هیتلری ما آن را کمی از هم دور کردند... من در محل یکی از بزرگترین جنایات در تاریخ زندگی می‌کنم.»  نام گذاری این کتاب همچنین یادآور نابودی تمدن آزتک است که پایتخت ویران شده آن توسط مکزیکوسیتی مدرن جایگزین شده است.
در میان چیزهای دیگر، سقوط تلاشی است برای توضیح اینکه چگونه نوع بشر می‌تواند چنین شرارت‌هایی را مرتکب شود.

 

درون‌مایه رمان سقوط:

سقوط مضامین بی گناهی، زندان، نیستی و حقیقت را بررسی می‌کند.

 

کامو در مورد رمان سقوط چه می‌گوید:

به هر حال در این بازی حساب شده‌ی آیینه‌ها،تنها یک حقیقت وجود دارد؛درد و نویدهای آن.

 

دیگران در مورد رمان سقوط چه گفته‌اند:

ژان پل سارتر، فیلسوف اگزیستانسیالیست، در ستایشی برای آلبر کامو، این رمان را «شاید زیباترین و کم فهم‌ترین» کتاب‌های کامو توصیف کرد.

 

ترجمه‌های فارسی از رمان «سقوط»:

با 6 ترجمه به زبان فارسی موجود است:

  1. «سقوط» با ترجمة شورانگیز فرخ از نشر نیلوفر و نشر علمی و فرهنگی.
  2. «سقوط» با ترجمة کاوه میرعباسی از نشر چشمه.
  3. «سقوط» با ترجمة پرویز شهدی از نشر مجید (به سخن).
  4. «سقوط» با ترجمة امیر لاهوتی از نشر جامی (مصدق).
  5. «سقوط» با ترجمة آناهیتا تدین از نشر روزگار.
  6. «سقوط» با ترجمة لیلا دژآلون از نشر آراستگان.

 

کتاب‌های صوتی و الکترونیکی از سقوط:

- مشخصات کتاب‌های صوتی این اثر:

1.نام کتاب    کتاب صوتی سقوط

  • نویسنده    آلبر کامو
  • مترجم    کاوه میرعباسی
  • گوینده    اطهر کلانتری
  • ناشر چاپی    نشر چشمه
  • ناشر صوتی    رادیو گوشه
  • سال انتشار    1400
  • فرمت کتاب    MP3
  • مدت    4 ساعت و 21 دقیقه
  • زبان    فارسی
  • موضوع کتاب    کتاب صوتی داستان و رمان خارجی

 

2.نام کتاب    کتاب صوتی سقوط

  • نویسنده    آلبر کامو
  • مترجم    آناهیتا تدین
  • گوینده    بهرام ابراهیمی
  • ناشر چاپی    نشر روزگار
  • ناشر صوتی    نشر ماه آوا
  • سال انتشار    1397
  • فرمت کتاب    MP3
  • مدت    4 ساعت و 24 دقیقه
  • زبان    فارسی
  • موضوع کتاب    کتاب صوتی داستان و رمان خارجی

 

3.نام کتاب    کتاب صوتی سقوط

  • نویسنده    آلبر کامو
  • مترجم    پرویز شهدی
  • گوینده    علی دنیوی ساروی
  • ناشر چاپی    نشر به سخن
  • ناشر صوتی    آوانامه
  • سال انتشار    1398
  • فرمت کتاب    MP3
  • مدت    5 ساعت و 5 دقیقه
  • زبان    فارسی
  • موضوع کتاب    کتاب صوتی داستان و رمان خارجی

 

- مشخصات کتاب‌های الکترونیکی این اثر:

1.براساس نسخه‌ی چاپی نشر روزگار.
2.براساس نسخه‌ی چاپی نشر جامی.
3.براساس نسخه‌ی چاپی نشر چشمه.
4.براساس نسخه‌ی چاپی نشر مجید.

 

 

تهیه و تنظیم:
واحد محتوا ویستور
عسل ریحانی

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "سقوط" می نویسد